می گفت پیدا کردن نیمه گمشده مثل بازی با خمیر می مونه

می گفت پیدا کردن نیمه گمشده مثل بازی با خمیر می مونه!
وقتی می گردی دنبال نیمه گمشدت، منتظری کسی پیدا شه که همان طوری که تو هستی، زندگی کنه، آهنگ گوش بده، فکر کنه، حرف بزنه، درست مثل یه نیم کُره فلزی که واسه کامل شدن دنبال یه نیم کُره دیگه می گرده.
بعد یه آدم خمیری پیدا میشه که می تونه تغیر شکل بده، مثل تو زندگی کنه، آهنگ گوش بده، فکر کنه، با خودت میگی این همونه که دنبالش بودم، اما خب اون خمیریه، موندنی نیست، تو سختی ها کم میاره، با اولین ضربه شکلش عوض میشه، وا میره، از دست میره، چند وقت بعد می بینی نیمه گمشده کسی شده که هیچ شباهتی به تو نداره!
می گفت حاضرم نیمه گمشدم یه مثلث متساوی الاضلاع
دیدگاه ها (۸)

بنده هاےشاکرزشتیهاے دیگران را مےپوشانندبدیها رانادیده مےگیرن...

‍ ودوباره_عشــق ... طلوع_امروزرادرآغوش_بکشیدمیخواهم تمام روز...

بعضی ها مثل قرص جوشانند،در لیوان آب که بیندازیشان،طوری غلیان...

نهایتا روزی از این همه دم دست بودن حالتان بد میشوداز اینکه ا...

ری اکشن پسرای HP چه جوری خواستگاری می کنند(درخواستی)

برمیگردمپارت : 63_ میگم میتونم از سوال بپرسم_ اره میتونی ولی...

پارت 5ویو شوگاشوگا:خب..الان قراره چیکار کنیم؟ تهیونگ:مخفی می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط