پارت ۱۴
پارت ۱۴
ددی_فاکر
کوک:: لال شدی؟؟!!
ساناکو:: چ..چرا یکیو ب..برای همیشه نمیاری برای خ..خودت
کوک:: بتو مربوط نیست
ساناکو:: ا..اینجوری بهتره...تا کِی میخای...
کوک:: تا همیشه میخام همه رو امتحان کنم...اصنم برام مهم نیست باکره باشن یا ن من اهمیتی هم ب حرفای کسی نمیدم
ساناکو:: آ..آها باشه
کوک:: تو این دنیا همه رو اگه امتحان کنم و بندازمشون زیر خودم تا ناله کنن بازم تو رو ن...حتی اگه تنها دختر جهان تو باشی...هیچوقت نمخامت...نمخام...
ساناکو:: بسههه(باجیغ)
کوک:: صدای کثیفتو رو من نبر بالا
ساناکو:: اوک
کوک:: همیشه میگی اوکی اما بازم گوهاتو میخوری...بازم زراتو میزنی،،،تو بازم زبون درازی میکنی...ساناکو دیگه نمیخام تکرار شه!اوووکی؟؟!! وگرنه خودم زبونتو میبرم
ساناکو:: دیگه بسه من...
کوک یکی خابوند تو دهنش ک حرفش قط شد...
ساناکو:: حق..حق م..معنی این کارات..حق..چ..چیهه😭
کوک:: دهنتو ببند
کوک راه افتاد و رفت سمت عمارتش...
بین راه چیزی نگفتن
تا رسیدن
ساناکو پیاده شد و رفت تو عمارت
کوک هم پشت سرش رفت داخل
کوک:: صبر کن
ساناکو ایستاد...
کوک رفت رو ب روش ایستاد و ب چشماش زل زد...
کوک:: یچیزیو نمیدونی...
ساناکو:: چ..چیو؟!
کوک:: تو بیشتر از همه آدما بهم لذت میدی...
ساناکو:: م..متوجه نمیشم
کوک:: بهتر...برو اتاقت و بخاب
ساناکو اخمی کرد و رفت تو اتاقش...
رفت تو حموم بعد و بیست مین بعد اومد بیرون
لباساشو پوشید و دید یه پیامک اومد تو گوشیشو...
نگاش کرد ناشناس بود...
👤 اگه میخوای جینا رو ببینی بیا ب ساختمان مرگ...
ساناکو:: م..منظورش چیه😳ج.. جینا..مگه ا..اون نمرده بود! جیناا ی..یعنی زندس...
ساختمان مرگ کجاس...ی..یادم اومد همونی ک یه سال پیش منفجرش کردم و کلی آدم توش مرد و بعد دوباره بازسازی شد و همه بهش میگفتن ساختمان مرگ...
ساناکو نمیدونست بره یا ن...از طرفی میخاست جینارو بدست بیاره(تو پارتای بعد میفهمین نقشش چیه) از طرفی دیگه از کوک میترسید ک عصبی شه...چون ممکن بود گول بخوره...
کلافه خودشو رو تخت پرت کرد
ساناکو:: ب هر قیمتی ک شده میرم تو اون ساختمون کوفتی!
عکس فیک تغییر کرد
ددی_فاکر
کوک:: لال شدی؟؟!!
ساناکو:: چ..چرا یکیو ب..برای همیشه نمیاری برای خ..خودت
کوک:: بتو مربوط نیست
ساناکو:: ا..اینجوری بهتره...تا کِی میخای...
کوک:: تا همیشه میخام همه رو امتحان کنم...اصنم برام مهم نیست باکره باشن یا ن من اهمیتی هم ب حرفای کسی نمیدم
ساناکو:: آ..آها باشه
کوک:: تو این دنیا همه رو اگه امتحان کنم و بندازمشون زیر خودم تا ناله کنن بازم تو رو ن...حتی اگه تنها دختر جهان تو باشی...هیچوقت نمخامت...نمخام...
ساناکو:: بسههه(باجیغ)
کوک:: صدای کثیفتو رو من نبر بالا
ساناکو:: اوک
کوک:: همیشه میگی اوکی اما بازم گوهاتو میخوری...بازم زراتو میزنی،،،تو بازم زبون درازی میکنی...ساناکو دیگه نمیخام تکرار شه!اوووکی؟؟!! وگرنه خودم زبونتو میبرم
ساناکو:: دیگه بسه من...
کوک یکی خابوند تو دهنش ک حرفش قط شد...
ساناکو:: حق..حق م..معنی این کارات..حق..چ..چیهه😭
کوک:: دهنتو ببند
کوک راه افتاد و رفت سمت عمارتش...
بین راه چیزی نگفتن
تا رسیدن
ساناکو پیاده شد و رفت تو عمارت
کوک هم پشت سرش رفت داخل
کوک:: صبر کن
ساناکو ایستاد...
کوک رفت رو ب روش ایستاد و ب چشماش زل زد...
کوک:: یچیزیو نمیدونی...
ساناکو:: چ..چیو؟!
کوک:: تو بیشتر از همه آدما بهم لذت میدی...
ساناکو:: م..متوجه نمیشم
کوک:: بهتر...برو اتاقت و بخاب
ساناکو اخمی کرد و رفت تو اتاقش...
رفت تو حموم بعد و بیست مین بعد اومد بیرون
لباساشو پوشید و دید یه پیامک اومد تو گوشیشو...
نگاش کرد ناشناس بود...
👤 اگه میخوای جینا رو ببینی بیا ب ساختمان مرگ...
ساناکو:: م..منظورش چیه😳ج.. جینا..مگه ا..اون نمرده بود! جیناا ی..یعنی زندس...
ساختمان مرگ کجاس...ی..یادم اومد همونی ک یه سال پیش منفجرش کردم و کلی آدم توش مرد و بعد دوباره بازسازی شد و همه بهش میگفتن ساختمان مرگ...
ساناکو نمیدونست بره یا ن...از طرفی میخاست جینارو بدست بیاره(تو پارتای بعد میفهمین نقشش چیه) از طرفی دیگه از کوک میترسید ک عصبی شه...چون ممکن بود گول بخوره...
کلافه خودشو رو تخت پرت کرد
ساناکو:: ب هر قیمتی ک شده میرم تو اون ساختمون کوفتی!
عکس فیک تغییر کرد
۷۲.۱k
۲۲ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.