نام چندپارتی:وقتی به کوک اعتراف میکنی ولی اون رد و مسخرت
نام چندپارتی:وقتی به کوک اعتراف میکنی ولی اون رد و مسخرت می کنه ولی یهو با...
PART :آخر
جیمین
باید امروز حسم رو بهش بگم
(خب دیگه دانشگاهشون تموم میشه و رفتن خونه جیمین
ویو داخل خونه جیمین
از زبان ادمین
(راستی مامان و بابای جیمین خونه نیستن بیرونن)
جیمین رفت داخل آشپز خونه تا برای ا.ت و خودش شربت درست کنه جیمین شربتارو آورد و شروع به خوردن شربتا کردن
جیمین:ا.ت راستش میخواستم درباره یک موضوعی باهات صحبت کنم(خجالت)
ا.ت:بگو گوش میدم(لبخند)
جیمین:ا.ت م.من...دوست دارم(خجالت)
ا.ت
وقتی جیمین این رو گفت شربت پرید توی گلوم شروع یه سرفه کردم
جیمین:ا.ت خوبی(نگران)
ا.ت خوبم خوبم الان گفتی که من رو دوست داری؟(خجالت)
جیمین:آره(خجالت)
..........
جیمین:نمیخوای چیزی بگ...
ا.ت جیمین رو بغل میکنه
ا.ت:منم دوست دارم
جیمینم ا.ت رو بغل میکنه
ویو ۵سال بعد
ا.ت:تینا وایسا بزار لباست رو عوض کنم قراره بریم بیرون
تینا:نه ماما نمیتام این لباتلو بپوتم(نه مامان نمیخوام این لباسرو بپوشم)
تینا:باباییی یه تیزی به ماما بتو(بابا یک چیزی به مامان بگو)
جیمین:تینا زود باش لباست رو بپوش لباس به این قشنگی
ا.ت:تینا زود باش دیگه دیرمون شد زود
تینا:باته هعییییی(کیوت)
ا.ت:من قوربونه دختره کیوتم برم(خنده)
جیمین:(خنده)
پایان
(سلام بچه ها اینم از پارت آخر امیدوارم که خوشتون بیاد و لطفا حمایت کنید❤️🔥)
PART :آخر
جیمین
باید امروز حسم رو بهش بگم
(خب دیگه دانشگاهشون تموم میشه و رفتن خونه جیمین
ویو داخل خونه جیمین
از زبان ادمین
(راستی مامان و بابای جیمین خونه نیستن بیرونن)
جیمین رفت داخل آشپز خونه تا برای ا.ت و خودش شربت درست کنه جیمین شربتارو آورد و شروع به خوردن شربتا کردن
جیمین:ا.ت راستش میخواستم درباره یک موضوعی باهات صحبت کنم(خجالت)
ا.ت:بگو گوش میدم(لبخند)
جیمین:ا.ت م.من...دوست دارم(خجالت)
ا.ت
وقتی جیمین این رو گفت شربت پرید توی گلوم شروع یه سرفه کردم
جیمین:ا.ت خوبی(نگران)
ا.ت خوبم خوبم الان گفتی که من رو دوست داری؟(خجالت)
جیمین:آره(خجالت)
..........
جیمین:نمیخوای چیزی بگ...
ا.ت جیمین رو بغل میکنه
ا.ت:منم دوست دارم
جیمینم ا.ت رو بغل میکنه
ویو ۵سال بعد
ا.ت:تینا وایسا بزار لباست رو عوض کنم قراره بریم بیرون
تینا:نه ماما نمیتام این لباتلو بپوتم(نه مامان نمیخوام این لباسرو بپوشم)
تینا:باباییی یه تیزی به ماما بتو(بابا یک چیزی به مامان بگو)
جیمین:تینا زود باش لباست رو بپوش لباس به این قشنگی
ا.ت:تینا زود باش دیگه دیرمون شد زود
تینا:باته هعییییی(کیوت)
ا.ت:من قوربونه دختره کیوتم برم(خنده)
جیمین:(خنده)
پایان
(سلام بچه ها اینم از پارت آخر امیدوارم که خوشتون بیاد و لطفا حمایت کنید❤️🔥)
۲۹۴
۰۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.