لونا
لونا
از خواب بیدارشدم دیدم که یکی بهم پیام داده از شوگا
شوگا لونا امشب ساعت هشت بیا کمپانی میخوام جلسه بزارن منم استرس میگیرم نامجونم داره انارو میاره شما دوتا باهم حرف میتونید بزنید اونجل
لونا باشههه
شوگا ساعت هشت میبینمت
دلم نمیخواست برم ولی مجبور بودم امروز اصلاً حالم خوب نبود معلوم بود از اون روزایه کندیه
انا دوست دختر نامجونه
لونا
شیشه رفتم حموم بعد نشستم موهامو خش کردم بعد آرایشی اروم
ساعت هفته اه چقدر زود اماده شدم
پیامی از شوگا سلام لونا ببخشید امروز نمیرم جلسه جایی کاردارم
باشه
ااااااا خوب حالا که اون کارداره منم میرم بار
رفتم لباسمو عوض کردم لباسم زیاد باز نبود ولی خوب حالا هرچی من مشگلی ندارم اونم که نمیره بار منو ببینه
به انول زنگ زدم
انول سلام
لونا سلام میای بریم بار
انول هااا اره حوصلمم سر رفته بود
رفتم بار دوتا پیک کلا خوردم که اگه بیشتر میخوردم شوگا میفهمید ولی انول اصلا مست نمیشه اون یدونه شیشه خورد ولی بازم نورمال بود من گفتم میرم دشویی تا به صورتم اب بزنم داره خوابم میگیره
انول باشه
لونا
رفتم سمت دشویی شوگارو دیدم تعجب کردم میخواستم در برم چون که اصلا دوست نداره من با این لباسا برم بیرون که دیدم یه دختره اومد واز پشد بغلش کرد شوگا هم برگشت وبغلش کرد تا سرشو اوورد بالا منو دید من سری رفتم از اونجا داشتم گریه میکردم که به انول برخورد کردم چیشده چرا داری گریه میکنی هیچی
سری کیفمو برداشتم بعد از بار رفتم بیرون
سوار ماشین شدم شوگاهم پشتم ما ماشین داشت میومد یه لحضه چشام تار رفت بعد با یه ماشین بر خورد کردم سرم داشت گیج میرفت تنها چیزیکه دیدم اینبود که تویه بغل شوگابودم وشوگا بعم گفت خاهش میکنم دووم بیار الان امبولانس میرسه (باگریه😭)
غلط کردم
از خواب بیدارشدم دیدم که یکی بهم پیام داده از شوگا
شوگا لونا امشب ساعت هشت بیا کمپانی میخوام جلسه بزارن منم استرس میگیرم نامجونم داره انارو میاره شما دوتا باهم حرف میتونید بزنید اونجل
لونا باشههه
شوگا ساعت هشت میبینمت
دلم نمیخواست برم ولی مجبور بودم امروز اصلاً حالم خوب نبود معلوم بود از اون روزایه کندیه
انا دوست دختر نامجونه
لونا
شیشه رفتم حموم بعد نشستم موهامو خش کردم بعد آرایشی اروم
ساعت هفته اه چقدر زود اماده شدم
پیامی از شوگا سلام لونا ببخشید امروز نمیرم جلسه جایی کاردارم
باشه
ااااااا خوب حالا که اون کارداره منم میرم بار
رفتم لباسمو عوض کردم لباسم زیاد باز نبود ولی خوب حالا هرچی من مشگلی ندارم اونم که نمیره بار منو ببینه
به انول زنگ زدم
انول سلام
لونا سلام میای بریم بار
انول هااا اره حوصلمم سر رفته بود
رفتم بار دوتا پیک کلا خوردم که اگه بیشتر میخوردم شوگا میفهمید ولی انول اصلا مست نمیشه اون یدونه شیشه خورد ولی بازم نورمال بود من گفتم میرم دشویی تا به صورتم اب بزنم داره خوابم میگیره
انول باشه
لونا
رفتم سمت دشویی شوگارو دیدم تعجب کردم میخواستم در برم چون که اصلا دوست نداره من با این لباسا برم بیرون که دیدم یه دختره اومد واز پشد بغلش کرد شوگا هم برگشت وبغلش کرد تا سرشو اوورد بالا منو دید من سری رفتم از اونجا داشتم گریه میکردم که به انول برخورد کردم چیشده چرا داری گریه میکنی هیچی
سری کیفمو برداشتم بعد از بار رفتم بیرون
سوار ماشین شدم شوگاهم پشتم ما ماشین داشت میومد یه لحضه چشام تار رفت بعد با یه ماشین بر خورد کردم سرم داشت گیج میرفت تنها چیزیکه دیدم اینبود که تویه بغل شوگابودم وشوگا بعم گفت خاهش میکنم دووم بیار الان امبولانس میرسه (باگریه😭)
غلط کردم
۱.۳k
۰۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.