جان مرا بی تو نیست برگ حیات


جان مرا بی تو نیست برگ حیات

#عراقی
#شجریان

صدایت
یکی نرگس نوشکفته‌ست
که از پشت رگبار می‌ایستد
روبه‌روی نگاهم
و عطری هوس‌ناک بالا می‌آید
در آهم
تو می‌گویی و لاله می‌روید
از سنگ
تو می‌گویی و غنچه می‌جوشد
از چوب
تو می‌گویی و تازه می‌روید
از خشک
تو می‌گویی و زنده می‌خیزد
از مرگ...!

#منوچهر_آتشی



دیدگاه ها (۰)

‌از قیدِ خط و زلف، امید نجات هستبیچاره عاشقی که شود مبتلای چ...

‌آه جز آینه‌ای کهنه مرا همدم نیستپیش چشمان خودت اشک بریزی کم...

از گلی که نچیده امعطری به سرانگشتانم نیستخاری در دل است...#ش...

باشد که حافظه ام را از دست بدهم و از همه ی پُل های در حال ری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط