روم به جای دگر دل دهم به یار دگر

روم به جای دگر ، دل دهم به یار دگر

هوای یار دگر دارم و دیار دگر

به دیگری دهم این دل که خوار کردهٔ تست

چرا که عاشق تو دارد اعتبار دگر

میان ما و تو ناز و نیاز بر طرف است

به خود تو نیز بده بعد از این قرار دگر

خبر دهید به صیاد ما که ما رفتیم

به فکر صید دگر باشد و شکار دگر

خموش وحشی از انکار عشق او کاین حرف

حکایتیست که گفتی هزار بار دگر

از : وحشی بافقی
دیدگاه ها (۲)

صادق هدایت:حــال ما با دود و الکـل جا نمی آیــد رفیـقزنــدگی...

مثل یک غنچه که از چیده شدن میترسید خیره بودم به تو و جرات لب...

مثل موسیقی آرامی که خوابت می کندعشق می ٱید به آسانی خرابت می...

چیزهایی دیدم در روی زمین:کودکی دیدم، ماه را بو می کرد.قفسی ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط