یو

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟

☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
استاد سرد اما جذاب
پارت :52

هانا: عااا ا.ت می‌خوام یه حرفی رو بهت بگم

ا.ت :جونم چیشده؟

هانا : عممم چیزه ا.ت چیزه میگم مل دوستیم دیگه اره؟

ا.ت :ارههه جون به لبم کردی میشه بگی چیشده؟(خنده)

چشماشو بست وگفت
هانا : من عاشق یونگ شدم

آروم گوشه چشمشو باز کرد و با لب خندون

من مواجه شد اول تعجب کرد ولی اونم یه لبخندی زد

ا.ت : ما با همدیگه دوستیم دیگه درسته؟

هانا هم با سر حرفمو تایید کرد منم مثل

خودش چشمامو بستم و گفتم
ا.ت : یونگ هم عاشقه توعه

و دوباره مثل خودش گوشه چشممو باز کردم

که با چشمای قلبی هانا مواجه شدم وقتی

کامل چشمامو باز کردم یهو دیدم چشماش پر

شد و هجوم آورد سمتم و محکم بغلم کرد بعد

چند ثانیه که تو بغلم بود احساس کردم شونه

هام خیس شدن محکم هانا رو از بغلم درآوردم
دیدگاه ها (۲)

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑استاد سرد اما جذ...

هااا؟😂😂#سیگمایی_خودش_همجنسگراست #بی_تی_اس #نفر_بعدی_در_کار_...

هع😏#سیگمایی_خودش_همجنسگراست #بی_تی_اس #نفر_بعدی_در_کار_نیست...

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو؟☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑استاد سرد اما جذ...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

پارت ۶۹ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط