میگم دلبر...
میگم دلبر...
خیلی وقتع برات ننوشتم...
خیلی وقتع دارم فرار میکنم از نوشتن...
ولی امروز وقتی گمشدع بودم تو صدای پرندع ها و عطر بی نظیر گلای سنجد رو با جونودل بو میکردم...تو از ذهنمگذشتی...
میگم یادتع؟! همیشع وقتی دستاتو تکون میدادم و دورت بپر بپر میکردم برات از رویاهام میگفتم...
یادتع یبار باهمیه رویای قشنگ ساختیم...
ی رویا ک فقط مال منوتو بود...که اگ ی وقت گمشدع باشیم و دور از هم باشیم...
باز اون رویا به هم وصلمون کنع و همو پیداکنیم...قرار بود راز باشع ولی کی میدونع؟!شاید یجایی یروزی بخونیش...
مسلما رویامونو یادتع دگ نه؟! بریم یجایی میون درختا و بوته ها تو دل طبیعت یه ویلا بسازیم...یه تراس بزرگ که دید داشته باشع به کوه و دشت... یع طرف دیوارمونو پر کنیم از گلای یاس و محوطه دورمونو یه عالمه گلای نسترن و رز و درختای مختلف بکاریم...
شبا باهمستارع هارو بشماریم و خودمونو توشون پیدا کنیم...انقد حرف بزنیم و موهامو ناز کنی ک خوابمون ببرع...
صبح با صدای پرنده ها بیدار بشم و اولین چیزی ک ببیینم صورت قشنگت باشه و خداروشکر کنم بابت داشتنت...
خب رویای قشنگی بود...و هست...و مسلما خواهد بود...
ولی الان خیلی وقتع ک دگ سعی نمیکنم با کسی رویای مشترک داشته باشم...این رویاها فقط یه خاطره تلخ میشن ک تو حتی تو اوج لذت و خوشبختیم و خنده تلخی رو لبت میشینه و بیشتر موقع ها اونجارو پاتوق خودش میکنع چون یسری خاطرات ارزش اونخنده تلخ رو داره:)
# Aram
#text
#پست_جدید #جذاب
خیلی وقتع برات ننوشتم...
خیلی وقتع دارم فرار میکنم از نوشتن...
ولی امروز وقتی گمشدع بودم تو صدای پرندع ها و عطر بی نظیر گلای سنجد رو با جونودل بو میکردم...تو از ذهنمگذشتی...
میگم یادتع؟! همیشع وقتی دستاتو تکون میدادم و دورت بپر بپر میکردم برات از رویاهام میگفتم...
یادتع یبار باهمیه رویای قشنگ ساختیم...
ی رویا ک فقط مال منوتو بود...که اگ ی وقت گمشدع باشیم و دور از هم باشیم...
باز اون رویا به هم وصلمون کنع و همو پیداکنیم...قرار بود راز باشع ولی کی میدونع؟!شاید یجایی یروزی بخونیش...
مسلما رویامونو یادتع دگ نه؟! بریم یجایی میون درختا و بوته ها تو دل طبیعت یه ویلا بسازیم...یه تراس بزرگ که دید داشته باشع به کوه و دشت... یع طرف دیوارمونو پر کنیم از گلای یاس و محوطه دورمونو یه عالمه گلای نسترن و رز و درختای مختلف بکاریم...
شبا باهمستارع هارو بشماریم و خودمونو توشون پیدا کنیم...انقد حرف بزنیم و موهامو ناز کنی ک خوابمون ببرع...
صبح با صدای پرنده ها بیدار بشم و اولین چیزی ک ببیینم صورت قشنگت باشه و خداروشکر کنم بابت داشتنت...
خب رویای قشنگی بود...و هست...و مسلما خواهد بود...
ولی الان خیلی وقتع ک دگ سعی نمیکنم با کسی رویای مشترک داشته باشم...این رویاها فقط یه خاطره تلخ میشن ک تو حتی تو اوج لذت و خوشبختیم و خنده تلخی رو لبت میشینه و بیشتر موقع ها اونجارو پاتوق خودش میکنع چون یسری خاطرات ارزش اونخنده تلخ رو داره:)
# Aram
#text
#پست_جدید #جذاب
۲.۳k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.