دیدم حمایت ها زیاد شد گفتم قسمت بعد هم بزارم
دیدم حمایت ها زیاد شد گفتم قسمت بعد هم بزارم
gad level3قسمت
الان از قسمت قبلی ۲سال گذشته که یعنی محمد خدمت رو تموم کرده
محمد که بخاطر تموم شدن خدمت خوش حال و داره برمیگرده خونه یاد اون کاغذ میفته که پیرمرد 2سال پیش بهش داده بود
محمد بر میگرده خونه و از اینکه اینقدر زود میخواد بره از خانواده ش معذرت خواهی میکنه و ماشین شو برمیداره ومیره سمت فرود گاه و برای پروازش یک بلیت میخره اما نگاه میکنه و میفهمه پرواز برای فرداست و با خودش گفت برم قبل از سفر کوه نوردی کنم هوا ابری بود محمد از کوه بالا رفت اون جا یه چادر زد اون بالا که وایستاده بود از آسمون یه صاعقه خورد به محمد و بی هوش شد صبح پاشد دید که 10دقیقه بیشتر وقت نداره
الان میخام برم مدرسه و مجبودم همینجا تمومش کنم شرمنده😔
پایان قسمت3
gad level3قسمت
الان از قسمت قبلی ۲سال گذشته که یعنی محمد خدمت رو تموم کرده
محمد که بخاطر تموم شدن خدمت خوش حال و داره برمیگرده خونه یاد اون کاغذ میفته که پیرمرد 2سال پیش بهش داده بود
محمد بر میگرده خونه و از اینکه اینقدر زود میخواد بره از خانواده ش معذرت خواهی میکنه و ماشین شو برمیداره ومیره سمت فرود گاه و برای پروازش یک بلیت میخره اما نگاه میکنه و میفهمه پرواز برای فرداست و با خودش گفت برم قبل از سفر کوه نوردی کنم هوا ابری بود محمد از کوه بالا رفت اون جا یه چادر زد اون بالا که وایستاده بود از آسمون یه صاعقه خورد به محمد و بی هوش شد صبح پاشد دید که 10دقیقه بیشتر وقت نداره
الان میخام برم مدرسه و مجبودم همینجا تمومش کنم شرمنده😔
پایان قسمت3
۲.۱k
۲۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.