نامخاندان جئون

نام:خاندان جئون

PART:14

از پله هم رفتیم پایین دیدیم یونجی روی صندلی کنار میز صبحونه نشسته تا ما رو دید شکه شد

جونگ کوک:صبح بخیر

یونجی:ص.صبح بخیر(شکه)

ا.ت:عزیزم‌ میشه منو بزاری پایین؟

جونگ کوک:باشه

جونگ کوک منو گذاشت پایین رفتم به سمت یخچال نون تست با نوتلا و مربا آوردم بیرون و روی میز گذاشتم و نشستم رو صندلی

ا.ت:خب شروع کنید

شروع کردیم به خوردن صبحونه

بعد صبحونه:

ا.ت:جونگ کوک میشه بریم بیرون؟

جونگ کوک:کجا بریم؟

ا.ت:مثلا بر......
یونجی:بریم شهر بازی جونگ کوکی؟

ا.ت:کسی از تو نظر نخواست

یونجی:دختره ی........

جونگ کوک:بس کنید دیگه حرجا ا.ت بگه میریم
ا.ت:بریم ساحل؟

یونجی:آخه ساحل؟

ا.ت:آره هرچی باشه از شهر بازی تو بهتره

جونگ کوک:اصلا میریم پارک آبی

ا.ت:باشه(ذوق)

جونگ کوک:کیوت(آروم)

یونجی:منم موافقم

ا.ت:من برم لباس بردارم

یونجی:منم همینطور
دیدگاه ها (۲)

نام:خاندان جئون PART:15رفتم اتاقم و یک لباس پوشیدم مایو هم ب...

تهیونگ و نامجون اومدن😆🥹😭

نام:خاندان جئون PART:13ا.ت:مطمئنم اونقدر دیوونه نیست که بیاد...

نام:خاندان جئون PART:12بعد از مکالمه ای که من و جونگ کوک باه...

"سرنوشت " p,38...یهو .... ا/ت رو بغل کرد و پیشونیشو بوسید .....

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط