بعضی از شهدا یه کارهایی کرده اند که آدم برای بازگویی اونه
بعضی از شهدا یه کارهایی کرده اند که آدم برای بازگویی اونها باید هزار تا قسم بخوره تا مردم باور کنند که بابا اینا راسته و توی بیداری بوده نه توی خواب..... حکایت بعضی از حماسه ها، معمایی شده که کلید حل اونها فقط و فقط عشقه و بس......
#جعفر جهروتی زاده اولین فرمانده تخریب لشگر 27 محمد رسول الله از علی کفایی روایت میکرد
گردان النصر تخریب لشگر 27 محمد رسول الله (ص) به فرماندهی علی کفایی مامور باز کردن یکی از این معابر و شکستن خط اول دشمن شد. بچه های گردان النصر در ساعات پایانی شب به پشت میدون مین رسیدند و کار معبر رو شروع کردند عمق زیاد میدون مین و اتفاقاتی که در اون افتاد حدود 4 ساعت کشید تا به انتهای معبر و به کانالی رسیدند که مملو بود از سیم خاردار حلقوی... تقریبا معبر لو رفته بود و دشمن با آتشباری زیاد روی معبر سعی میکرد تلفات بگیره حتی گلوله آتش زایی داخل معبر خورد و یک تعداد از بچه ها داخل معبر سوختند.. به کانال که رسیدند شهید علی کفایی خودش دست به کار شد..
ما تخریبچی ها برای گذشتن از سیم خاردار و نفوذ به اون از سیم خاردار قطع کن استفاده میکنیم.... اما این ابزار فقط برای قطع کردن چند توپ سیم خاردار حلقوی است نه برای قطع دهها سیم خاردار توپی که روی هم قرار گرفته.... برای رد شدن از این حجم سیم خاردار باید از
اژدر بنگال. استفاده کرد ....
اون شب بچه های تخریب تعداد زیادی اژدر بردند و در باز کردن معبر از اونها استفاده شد...
پای کانال که رسیدند دوتا اژدر مونده بود اما چاشنی و فیتیله تموم شده بود.... کانال مملو از سیم خاردار بود.....علی کفایی معطل نکرد داخل کانال شد و دو تا لوله اژدر بنگال رو سر هم کرد و زیر سیم خاردار های داخل کانال گذاشت..باید راه باز میشد و رزمنده ها عبور میکردند و دقایق و ثانیه ها حیاتی بود... اژدر که بدون چاشنی منفجر نمیشه...حتما باید چاشنی و قدری فتیله باروتی باشه که بعد از آتیش زدن سر فیتیله بتونی از محل انفجار فاصله بگیری.... فقط یک راه برای انفجار اژدرها وجود داشت و علی کفایی همون رو عملی کرد...علی یک نارنجک بیشتر همراهش نبود ... دهها کیلو مواد منفجره بود و گوشت وپوست و استخون فرمانده تخریب!!!!!.....علی نارنجکش رو از کمر باز کرد و ماسوره چاشنی رو خارج کرد و داخل اژدر بنگال گذاشت و با دو تا دستش چاشنی رو به مواد محکم کرد و بعد اهرم ماسوره رو رها کرد .... و شمرد... الله...محمد...علی...فاطمه...حسن...و حسین و صدای انفجار و خالی شدن معبر از سیم خاردار ..... و با بدن قطعه قطعه شده به معراج رفت.... با شهادت فرمانده قهرمان گردان النصر قفل معبر شکست و مسیر باز شد و بچه ها به قلب دشمن زدند.... روح سردار شهید علی کفایی شیر منش در صبح روز 22 فروردین 62 از فکه شمالی و منطقه ابوغریب به آسمان رفت و پیکر مطهرش بعد از یک هفته در گلزار شهدای تهران میهمان خاک شد...
#آدرس مزار این قهرمان
گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها- قطعه 28 ردیف 104 شماره 3
#جعفر جهروتی زاده اولین فرمانده تخریب لشگر 27 محمد رسول الله از علی کفایی روایت میکرد
گردان النصر تخریب لشگر 27 محمد رسول الله (ص) به فرماندهی علی کفایی مامور باز کردن یکی از این معابر و شکستن خط اول دشمن شد. بچه های گردان النصر در ساعات پایانی شب به پشت میدون مین رسیدند و کار معبر رو شروع کردند عمق زیاد میدون مین و اتفاقاتی که در اون افتاد حدود 4 ساعت کشید تا به انتهای معبر و به کانالی رسیدند که مملو بود از سیم خاردار حلقوی... تقریبا معبر لو رفته بود و دشمن با آتشباری زیاد روی معبر سعی میکرد تلفات بگیره حتی گلوله آتش زایی داخل معبر خورد و یک تعداد از بچه ها داخل معبر سوختند.. به کانال که رسیدند شهید علی کفایی خودش دست به کار شد..
ما تخریبچی ها برای گذشتن از سیم خاردار و نفوذ به اون از سیم خاردار قطع کن استفاده میکنیم.... اما این ابزار فقط برای قطع کردن چند توپ سیم خاردار حلقوی است نه برای قطع دهها سیم خاردار توپی که روی هم قرار گرفته.... برای رد شدن از این حجم سیم خاردار باید از
اژدر بنگال. استفاده کرد ....
اون شب بچه های تخریب تعداد زیادی اژدر بردند و در باز کردن معبر از اونها استفاده شد...
پای کانال که رسیدند دوتا اژدر مونده بود اما چاشنی و فیتیله تموم شده بود.... کانال مملو از سیم خاردار بود.....علی کفایی معطل نکرد داخل کانال شد و دو تا لوله اژدر بنگال رو سر هم کرد و زیر سیم خاردار های داخل کانال گذاشت..باید راه باز میشد و رزمنده ها عبور میکردند و دقایق و ثانیه ها حیاتی بود... اژدر که بدون چاشنی منفجر نمیشه...حتما باید چاشنی و قدری فتیله باروتی باشه که بعد از آتیش زدن سر فیتیله بتونی از محل انفجار فاصله بگیری.... فقط یک راه برای انفجار اژدرها وجود داشت و علی کفایی همون رو عملی کرد...علی یک نارنجک بیشتر همراهش نبود ... دهها کیلو مواد منفجره بود و گوشت وپوست و استخون فرمانده تخریب!!!!!.....علی نارنجکش رو از کمر باز کرد و ماسوره چاشنی رو خارج کرد و داخل اژدر بنگال گذاشت و با دو تا دستش چاشنی رو به مواد محکم کرد و بعد اهرم ماسوره رو رها کرد .... و شمرد... الله...محمد...علی...فاطمه...حسن...و حسین و صدای انفجار و خالی شدن معبر از سیم خاردار ..... و با بدن قطعه قطعه شده به معراج رفت.... با شهادت فرمانده قهرمان گردان النصر قفل معبر شکست و مسیر باز شد و بچه ها به قلب دشمن زدند.... روح سردار شهید علی کفایی شیر منش در صبح روز 22 فروردین 62 از فکه شمالی و منطقه ابوغریب به آسمان رفت و پیکر مطهرش بعد از یک هفته در گلزار شهدای تهران میهمان خاک شد...
#آدرس مزار این قهرمان
گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها- قطعه 28 ردیف 104 شماره 3
۱.۳k
۲۱ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.