part19
part19
شوگا ویو
چند روزه که با اعضا داریم دنبال اون دوتا میگردیم و اصلا پیداشون نکردیم دیگه عمارت بدون ا.ت ساکته نمیدونم چرا ولی احساس دلتنگی براش میکنم (پسرم عاشق شدی) هوفففف اگر جونگ کوک رو گیر بیارما میزنم تیکه تیکش میکنم
ا.ت ویو
شکلاتم و شروع به خوردن کردم که کلی فکر اومد تو ذهنم من از اول این بچه رو نمیخواستم پس الان چرا قبول کردم به دنیاش بیارم ولش حداقل باید برم بیرون
برای بچه ای که تو دلمه لباس بخرم
الان فک کنم سه ماهگیشه یعنی شش ماه دیگه زمان میبره این بچه به دنیا بیاد در کل باید لباس برا بچه بگیرم
ا.ت: جونگ کوک
جونگ کوک: بلع
ا.ت: میشه بریم بیرون لباس برای بچه بگیریم
جونگ کوک: ا.ت بچه که به دنیا نیومده هنوز
ا.ت: خب درکل باید از قبل براش لباس بخریم
جونگ کوک: باشه ولی یه چند روزی باید وایسی بعد میریم براش میخریم
ا.ت: چرا چند روز بعد
جونگ کوک: نکنه یادت رفته شوگا یه مافیاست اون الانم داره دنبالمون میگرده باید یه چند ماه وایسی یا یه چند روز دیگه تا حداقل شوگا بیخیال شه
ا.ت: ای بابا (کیوت)
جونگ کوک:( خنده)
ا.ت: باشه وایمیستم
جونگ کوک: آفرین گوگولی حالا شکلاتت و خوردی سیر شد این بچه شکموی داخل شکمت
ا.ت: آره سیر شد(خنده)
جونگ کوک: ا.ت بیا فیلم ببینیم
ا.ت: باشه
جونگ کوک: کمدی میزارم
ا.ت: چرا ژانر باید کمدی باشه چرا ترسناک نباشه
جونگ کوک: واسه بچه بده
ا.ت:(خنده)
جونگ کوک ویو
فیلم و گذاشتم تاحالا خنده های ا.ت رو به این خوشگلی ندیده بودم محو خنده هاش بودم به فیلم اصلا اهمیت نمیدادم
شوگا چجوری عاشق این دختر کیوتچه نشد رو نمیدونم
ا.ت مثل فرشته ها بود ولی خوشگلی برای من اهمیت نداشت اخلاق و رفتار برام اهمیت داشت هر دختری میتونه خیلی خوشگل باشه اما اخلاقش بد ولی ا.ت اخلاق خوبی داشت و مهربون بود از نظر من تاحالا با هیچ پسری نبوده
از این فکرا در اومدم و به فیلم توجه کردم
دو ساعت بعد
فیلم دوساعت بود متوجه نفس های منظم ا.ت شدم یعنی خوابش برده فیلم خاموش کردم اینطور که معلومه خوابش خیلی سنگینه پس یه بوسه ی ریز روی لبش گذاشتم
لایک: ۲۰
جین: خوشگل خانوم کجا لایک کن بعد برو
بدوووو تا با ملاقه نیوفتاده دنبالت از خوشگل به زشت تبدیلت کنم بدووو
شوگا ویو
چند روزه که با اعضا داریم دنبال اون دوتا میگردیم و اصلا پیداشون نکردیم دیگه عمارت بدون ا.ت ساکته نمیدونم چرا ولی احساس دلتنگی براش میکنم (پسرم عاشق شدی) هوفففف اگر جونگ کوک رو گیر بیارما میزنم تیکه تیکش میکنم
ا.ت ویو
شکلاتم و شروع به خوردن کردم که کلی فکر اومد تو ذهنم من از اول این بچه رو نمیخواستم پس الان چرا قبول کردم به دنیاش بیارم ولش حداقل باید برم بیرون
برای بچه ای که تو دلمه لباس بخرم
الان فک کنم سه ماهگیشه یعنی شش ماه دیگه زمان میبره این بچه به دنیا بیاد در کل باید لباس برا بچه بگیرم
ا.ت: جونگ کوک
جونگ کوک: بلع
ا.ت: میشه بریم بیرون لباس برای بچه بگیریم
جونگ کوک: ا.ت بچه که به دنیا نیومده هنوز
ا.ت: خب درکل باید از قبل براش لباس بخریم
جونگ کوک: باشه ولی یه چند روزی باید وایسی بعد میریم براش میخریم
ا.ت: چرا چند روز بعد
جونگ کوک: نکنه یادت رفته شوگا یه مافیاست اون الانم داره دنبالمون میگرده باید یه چند ماه وایسی یا یه چند روز دیگه تا حداقل شوگا بیخیال شه
ا.ت: ای بابا (کیوت)
جونگ کوک:( خنده)
ا.ت: باشه وایمیستم
جونگ کوک: آفرین گوگولی حالا شکلاتت و خوردی سیر شد این بچه شکموی داخل شکمت
ا.ت: آره سیر شد(خنده)
جونگ کوک: ا.ت بیا فیلم ببینیم
ا.ت: باشه
جونگ کوک: کمدی میزارم
ا.ت: چرا ژانر باید کمدی باشه چرا ترسناک نباشه
جونگ کوک: واسه بچه بده
ا.ت:(خنده)
جونگ کوک ویو
فیلم و گذاشتم تاحالا خنده های ا.ت رو به این خوشگلی ندیده بودم محو خنده هاش بودم به فیلم اصلا اهمیت نمیدادم
شوگا چجوری عاشق این دختر کیوتچه نشد رو نمیدونم
ا.ت مثل فرشته ها بود ولی خوشگلی برای من اهمیت نداشت اخلاق و رفتار برام اهمیت داشت هر دختری میتونه خیلی خوشگل باشه اما اخلاقش بد ولی ا.ت اخلاق خوبی داشت و مهربون بود از نظر من تاحالا با هیچ پسری نبوده
از این فکرا در اومدم و به فیلم توجه کردم
دو ساعت بعد
فیلم دوساعت بود متوجه نفس های منظم ا.ت شدم یعنی خوابش برده فیلم خاموش کردم اینطور که معلومه خوابش خیلی سنگینه پس یه بوسه ی ریز روی لبش گذاشتم
لایک: ۲۰
جین: خوشگل خانوم کجا لایک کن بعد برو
بدوووو تا با ملاقه نیوفتاده دنبالت از خوشگل به زشت تبدیلت کنم بدووو
۸.۶k
۰۱ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.