همچی از کنسرت شروع شد

همچی از کنسرت شروع شد...❥
𝚙𝚊𝚛𝚝 𝟾

کوک میرا همو بـ.ـوسـ.ـیدن و سریع از هم جدا شدن....

«شب»
ات: ما دیگه میریم
میرا: اره دیگه بیشتر از این مزاحم نمیشیم
جین: خب چرا شب نمیمونین
تهکوک:🥺🥺لطفننننن🥺🥺
ات: عااا
تهکوک: تولوقوداااا😭
ات: اخه ما چجوری بهتون بگیم نه🥺
ته: هورااااااااا
کوک: یسسسس
جیهوپ: خیله خب پس ات تو برو تو اتاق تهیونگ پیش اون بخاب
شوگا: میرا تو هم پیش کوک بخاب (سپ درحال رسوندن ات و ته و میرا و کوک به هم😐😂)
میرا و ات: عااا
تهکوک:🥺
ات: پوففففف باشه
ته: هوراااااااا

«شب موقع خاب»
ات و ته: شب بخیر
میرا و کوک: بای بای
سپ: خوش بگذره (زیر لب😂)

ویو ات:
تهیونگ و بقیه گفتن بمونیم و ماهم که نمیتونستیم به اون قیافه های کیوتشون بگیم نه پس قبول کردیم
همه شب بخیر گفتیم و رفتیم خابیدیم......

«وقتی رفتن تو اتاق»
ته: میدونی با اینکه فقط 2 روزه اشنا شدیم ولی خیلی ازت خوشم اومده و خوشحالم که موندی😁😊

ویو ته:
وقتی رفتیم تو اتاق به ات گفتم ازش خوشم میاد و اونم داشت اب میشد ولی خب چیکار میکردم خیلی کیوت و مهربون بود... دلم میخواست تا ابد باهاش بمونم....

«رفتن رو تخت و چراغا رو خاموش کردن»
ته: ات...؟
ات:.....
ته: ات خابیدی؟
ته: الووووو
ته تو مغزش: وییی خدا چقد کیوتهههه
یه بـ.ـوسـ.ـه کوتاه به لـ.ـبـ.ـش زدم که بیدار شد....
ات:....
ادامه دارد.....
دیدگاه ها (۱۴۳)

ماه زیبای من♥︎𝚖𝚢 𝚋𝚎𝚊𝚞𝚝𝚒𝚏𝚞𝚕 𝚖𝚘𝚘𝚗⟭⟬⊱𝚙𝚊𝚛𝚝 𝟻⊰فک کنم هنوزم دوسش د...

ماه زیبای من♥︎𝚖𝚢 𝚋𝚎𝚊𝚞𝚝𝚒𝚏𝚞𝚕 𝚖𝚘𝚘𝚗⟭⟬⊱𝚙𝚊𝚛𝚝 𝟽⊰ات:کوفت...کوک: عه ب...

ماه زیبای من♥︎𝚖𝚢 𝚋𝚎𝚊𝚞𝚝𝚒𝚏𝚞𝚕 𝚖𝚘𝚘𝚗⟭⟬⊱𝚙𝚊𝚛𝚝 𝟹⊰الان چند ماه میگذره...

بچه ها ارمی ها خیلی عوض شدن... هیترا هم که... معلومات شخصی ش...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط