رمان دنیای من
رمان دنیای من
پارت ۶۲
دیانا، من توان ندارم بچه بزرگ کنم
ارسلان، من بزرگش میکنم
دیانا، من بچه نمیارم
ارسلان، دراز کشیدم رو پاش دستمو گذاشتم رو شکمش فکر کن یه روز اینجا یدونه تا دوتا کوچولو باشه
دیانا، رودل نکنی دوتا
ارسلان، شایدم ۳ تا
دیانا، ارسلاننننن
ارسلان، جانم عزیز دلم
دیانا، اذیتم نکن
ارسلان، دیانا حاضر شو بریم لباس بخریم
دیانا، برای چی
ارسلان، برای عروسیمون
دیانا،نمیخوام
ارسلان، جون من پاشو دیگه
دیانا، عه جونتو قسم نخور
ارسلان، جان ارسلان ،،مظلوم،،
دیانا، باشه رفتم مظلوم نما
پارت ۶۲
دیانا، من توان ندارم بچه بزرگ کنم
ارسلان، من بزرگش میکنم
دیانا، من بچه نمیارم
ارسلان، دراز کشیدم رو پاش دستمو گذاشتم رو شکمش فکر کن یه روز اینجا یدونه تا دوتا کوچولو باشه
دیانا، رودل نکنی دوتا
ارسلان، شایدم ۳ تا
دیانا، ارسلاننننن
ارسلان، جانم عزیز دلم
دیانا، اذیتم نکن
ارسلان، دیانا حاضر شو بریم لباس بخریم
دیانا، برای چی
ارسلان، برای عروسیمون
دیانا،نمیخوام
ارسلان، جون من پاشو دیگه
دیانا، عه جونتو قسم نخور
ارسلان، جان ارسلان ،،مظلوم،،
دیانا، باشه رفتم مظلوم نما
۸.۳k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.