رمان رز زخمی
رمان رز زخمی🍷🔪
پارت ۱۹
دیدم یه مرد غریبه هست؛ اما من که نمیتونم بدون اجازه ی ارسلان در رو باز کنم. بیخیال شدم و رفتم سر گوشیم که دیدم از طرف یک ناشناس پیام اومده نوشته بود:
(سلام ارسلان هستم یک نفر پشته دره در رو باز کن و بااون بیا شرکت من)
اع ارسلان بود. حتماًاین مرده که پشت دره همونه دیگه. رفتم بالا لباسام رو پوشیدم و اومدم پایین. شالم رو سرم کردم و کلید رو از زیر گلدون برداشتم در رو باهاش باز کردم و با مرده روبه رو شدم بهش گفتم:
دیانا: شما از طرف ارباب هستید؟
مرده: بله؛ اومدم تا شمارو ببرم شرکت ارسلان آقا.
دیانا: بله؛ میشه بریم دیگه؟
مرده: بله حتماً
و باهم رفتیم سمت ماشینشـن. از مدل ماشینش دهنم بازمون. واوووو فراری!
مرده: دید زدنتون تمام شد؟ بریم؟
دیانا: بله؛ بریم.
انتر نکبت خوبه خودم شرکت و ماشین گرون قیمت دارما. اگر این ارسلان انتر نبود الان منم این ماشینو داشتم و برای خودم بود.
۲ساعت بعد:
انگار اومده بودیم بیرون از شهر. خدایا اینجا دیگه کجاست؟
راستشو بخواین ترسیده بودم به مرده گفتم:
دیانا: مطمئنی اینجا شرکته؟
مرده: بله.
دیانا: شرکت چیه که اینجا بیرون از شهره؟
مرده: شکرت دوزدیدن دخترای کلفت ارباب ها
پارت ۱۹
دیدم یه مرد غریبه هست؛ اما من که نمیتونم بدون اجازه ی ارسلان در رو باز کنم. بیخیال شدم و رفتم سر گوشیم که دیدم از طرف یک ناشناس پیام اومده نوشته بود:
(سلام ارسلان هستم یک نفر پشته دره در رو باز کن و بااون بیا شرکت من)
اع ارسلان بود. حتماًاین مرده که پشت دره همونه دیگه. رفتم بالا لباسام رو پوشیدم و اومدم پایین. شالم رو سرم کردم و کلید رو از زیر گلدون برداشتم در رو باهاش باز کردم و با مرده روبه رو شدم بهش گفتم:
دیانا: شما از طرف ارباب هستید؟
مرده: بله؛ اومدم تا شمارو ببرم شرکت ارسلان آقا.
دیانا: بله؛ میشه بریم دیگه؟
مرده: بله حتماً
و باهم رفتیم سمت ماشینشـن. از مدل ماشینش دهنم بازمون. واوووو فراری!
مرده: دید زدنتون تمام شد؟ بریم؟
دیانا: بله؛ بریم.
انتر نکبت خوبه خودم شرکت و ماشین گرون قیمت دارما. اگر این ارسلان انتر نبود الان منم این ماشینو داشتم و برای خودم بود.
۲ساعت بعد:
انگار اومده بودیم بیرون از شهر. خدایا اینجا دیگه کجاست؟
راستشو بخواین ترسیده بودم به مرده گفتم:
دیانا: مطمئنی اینجا شرکته؟
مرده: بله.
دیانا: شرکت چیه که اینجا بیرون از شهره؟
مرده: شکرت دوزدیدن دخترای کلفت ارباب ها
- ۴.۹k
- ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط