نمی توانم نامت را در دهانم

نمی توانم نامت را در دهانم
و تو را
در درونم
پنهان کنم...
گل با بوی خود چه می کند؟
گندمزار با خوشه اش؟
طاووس با دمش؟
چراغ با روغنش؟
با تو سر به کجا بگذارم؟
کجا پنهانت کنم؟
وقتی مردم،
تو را در حرکات دست هایم،
موسیقی صدایم
و توازن گام هایم
می بینند.
دیدگاه ها (۴)

#خوراکی_خوشمزه 😌

#خوراکی_خوشمزه 😌

حواست به حالِ بهار هست؟نه باران می‌خواهدنه موسیقی و شعرذاتش ...

بچه که بودم عاشق سیب بودم. هر چی می خوردم سیر نمی شدم. یادمه...

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

شب، بوی گیسوانت را دارد.بادی که از سمت پنجره می‌وزد، ردّ لبخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط