سناریو 🤍
سناریو 🤍
وقتی برای اینکه ازش حفاظت کنی از جون خودت میگذری میری کما*درخواستی
نامجون
از پشت شیشه ی اتاق بهت نگاه میکنه
_ا/ت لطفاً بخاطر من تحمل کن*بغض
جین
_دلت میاد هندسامتو تنها بزاری*سرازیر شدن اشکاش
شوگا
_چرا منو نجات دادی هااا...*با صدای بلند و بغض
_ای کاش هیچ وقت اون لحظه وجود نداشت...
جیهوپ
_میدونم بلند میشی میدونم ت قوی هستی*اومدن اشکاش...
_چرا نجاتم دادی*آروم
جیمین
_موچی من نمیخوای ک تنهام بزاری...هوم؟*بغض
تهیونگ
_توروخدا بیدار شو بخدا ظرفا رو میشورم و...جارو میکشم
کوک
_ا/ت بلندشو...چرا فداکاری کردی هااا*داد
_باش...اگه از بلند نشی تنبیه بدی برات دارم...
+باش غلط کردم اصلا نمردم
_عافرین حالا بیا شیرموز بخور...
وقتی برای اینکه ازش حفاظت کنی از جون خودت میگذری میری کما*درخواستی
نامجون
از پشت شیشه ی اتاق بهت نگاه میکنه
_ا/ت لطفاً بخاطر من تحمل کن*بغض
جین
_دلت میاد هندسامتو تنها بزاری*سرازیر شدن اشکاش
شوگا
_چرا منو نجات دادی هااا...*با صدای بلند و بغض
_ای کاش هیچ وقت اون لحظه وجود نداشت...
جیهوپ
_میدونم بلند میشی میدونم ت قوی هستی*اومدن اشکاش...
_چرا نجاتم دادی*آروم
جیمین
_موچی من نمیخوای ک تنهام بزاری...هوم؟*بغض
تهیونگ
_توروخدا بیدار شو بخدا ظرفا رو میشورم و...جارو میکشم
کوک
_ا/ت بلندشو...چرا فداکاری کردی هااا*داد
_باش...اگه از بلند نشی تنبیه بدی برات دارم...
+باش غلط کردم اصلا نمردم
_عافرین حالا بیا شیرموز بخور...
۳۴.۳k
۰۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.