سناریو

سناریو 🤍

وقتی برای اینکه ازش حفاظت کنی از جون خودت میگذری میری کما*درخواستی

نامجون
از پشت شیشه ی اتاق بهت نگاه می‌کنه
_ا/ت لطفاً بخاطر من تحمل کن*بغض

جین
_دلت میاد هندسامتو تنها بزاری*سرازیر شدن اشکاش

شوگا
_چرا منو نجات دادی هااا...*با صدای بلند و بغض
_ای کاش هیچ وقت اون لحظه وجود نداشت...

جیهوپ
_میدونم بلند میشی می‌دونم ت قوی هستی*اومدن اشکاش...
_چرا نجاتم دادی*آروم

جیمین
_موچی من نمی‌خوای ک تنهام بزاری...هوم؟*بغض

تهیونگ
_توروخدا بیدار شو بخدا ظرفا رو می‌شورم و...جارو میکشم

کوک
_ا/ت بلندشو...چرا فداکاری کردی هااا*داد
_باش...اگه از بلند نشی تنبیه بدی برات دارم...
+باش غلط کردم اصلا نمردم
_عافرین حالا بیا شیرموز بخور...
دیدگاه ها (۲۳)

پارت ۶

پارت ۶ ادامه

سناریو 🤍وقتی بچتون گم شد*درخواستی نامجون_ا/ت نگران پیدا میشه...

سناریو 🤍وقتی ازت بچه میخواست*درخواستی نامجون_ا/ت من دلم بچه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط