ناگهان آمد و زد آمد و کشت آمد و برد

ناگهان آمد و زد، آمد و کُشت، آمد و برد!
او فقـط آمــده بود از دلِ ما رَد بشود ...

پ ن: گفتم یه چند تا عکس بچه بزارم تنوع بشه :-)

مشواک هم یادتون نره
دیدگاه ها (۱)

ای جوووونم کله کچل....♡♡

یکم شیر بخولیم که بلیم شیطونی....

من و توجمعه و شنبه بودیمهر چه قدرمن به تو نزدیک بودمتو از من...

اصلاً هرچه کینه از جمعه ها داریم راباید سر شنبه ها خالی کنیم...

بقول حامد بهاروند:ناگهان آمد و زد، آمد و کشت، آمد و برد!او ف...

رمان فیک پارت 9 اره دیگه 9پارت 10هست این پارت🤦‍♀️اروم اروم س...

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۲با نگرانی لب زدم:اون چی؟؟؟ادامه داد:کریستینا ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط