گرگ کوچولوی من
گرگ کوچولوی من 1
می سون:امروز حاظر شدم رفتم تا با بچه ها برم پیک نیک توی یه جنگل با جی و یونا وسیله های پیک نیکو حاظر کردم وبه جنگل مورد نظر رفتم
جی:سلاممممم می سون
یونا:سلام می سون چه خبر
می سون : سلام بچه ها
می سون : پیک نیکو شروع کردیم کیکو میوه خوردیم بعدش بستی خوردیم پیک نیک تموم شدو موقع ی خدافظی بود بچه ها رفتن منم چون ماشین اونور جنگل بود رفتم سمتش که یهو سرم گیج رفتو بیهوش شدم شاید به خاطر کم خونیمه
می سون:ایییی...
(نیم ساعت بعد)
جی سوک : داشتم تو جنگل قدم میزدم که یهو یه دخترو دیدم که بیهوش شده بود اول ترسیدم چون انسان بود و منم یه گرگ بودم شاید بهم سدمه میزد بعد فهمیدم که رنگش پریده پس رفتم کولش کردمو به خونم بوردم واقعا دلم نمیومد اونو تنها بزارم
می سون : آه ... من کجام یهو چی شد (مرور کردن روز ) من که تو جنگل بودم الان کجام ...
می سون:امروز حاظر شدم رفتم تا با بچه ها برم پیک نیک توی یه جنگل با جی و یونا وسیله های پیک نیکو حاظر کردم وبه جنگل مورد نظر رفتم
جی:سلاممممم می سون
یونا:سلام می سون چه خبر
می سون : سلام بچه ها
می سون : پیک نیکو شروع کردیم کیکو میوه خوردیم بعدش بستی خوردیم پیک نیک تموم شدو موقع ی خدافظی بود بچه ها رفتن منم چون ماشین اونور جنگل بود رفتم سمتش که یهو سرم گیج رفتو بیهوش شدم شاید به خاطر کم خونیمه
می سون:ایییی...
(نیم ساعت بعد)
جی سوک : داشتم تو جنگل قدم میزدم که یهو یه دخترو دیدم که بیهوش شده بود اول ترسیدم چون انسان بود و منم یه گرگ بودم شاید بهم سدمه میزد بعد فهمیدم که رنگش پریده پس رفتم کولش کردمو به خونم بوردم واقعا دلم نمیومد اونو تنها بزارم
می سون : آه ... من کجام یهو چی شد (مرور کردن روز ) من که تو جنگل بودم الان کجام ...
- ۱.۲k
- ۳۰ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط