پارت

#پارت19
شیطونکِ بابا🥺💜

_ اتفاقا انقد باهاش مهربون بودم ، ولی حیف آخرشو ریدم...

+ خب اینکه عادتته عزیزم تو همچی ترمیزنی ، حالا چیکار کردی؟؟

_ هیچی یه کلام گفتم چه خوب که داداش داری آقا به تیریش قباشون برخورد فک کنم

+ اوه اوه آقاییت چه خشنه

_ فعلا که آقاییم نشده حالا تا ببینیم چی پیش میاد

+ حالا ایشالا باهم اوکی میشید ، کاش عکس داداششو میگرفتی من ببینم

_ حاجی میگم من یه کلمه گفتم نزدیگ بود مثل گودزیلا قورتم بده انوقت تو میگی کاش عکسشو میگرفتم؟؟ ولمون کن بابا

+ پوعف

با اومدن معلم صحبتمون نصفه کاره موند و دیگه نتونستیم چیزی بگیم....

یک ساعت از تایم کلاس گذاشته بود و معلم همچنان پرقدرت داشت زر میزد ، وای سرطان گوش گرفتم به مولا

یکم دیگه سسشرات معلمو تحمل کردم که بالاخره زنگ به صدا دراومد  و بچها مثل اسب شیحه کشان‌از کلاس زدن بیرون

دست کیانارو گرفتم و به سمت بوفه حرکت کردیم و بعد از خریدن کیک و نوشابه ای به حیاط رفتیم

+ کاش ساندویچ‌ میخریدم

_ وای بوی سگ مرده میده ساندویچ مدرسه ، همینو بخور خداروشکر کن

+ اره راس میگی ، ۲ روز پیشم یکی از بچها مسموم شد انگاری

_ بفرما دیدی؟؟

یه قُلُپ از نوشابم خوردم و به افق خیره شدم ، تو فکر افراز بودم ، یعنی الان کجاس بچم؟؟؟ حتما رفته باشگاه

لعنت به من کاش دیشب باهاش اونجوری صحبت نمیکردما...
ولش بابا فدای سرم ، پسرک الدنگ یه تختش کم بود انگاری ، آخه ادم از اون حرف ناراحت میشه؟؟

تو همین فکرا بودم که ...
دیدگاه ها (۰)

#پارت20شیطونکِ بابا🥺💜تو همین فکرا بودم که کیانا گفت:+ راستی ...

آقا سینا دلبسته قاصدک🥰✨

#پارت18شیطونکِ بابا🥺💜+ غنچه بگو دیگه امروز کی تعطیل میشید؟؟ا...

#پارت17شیطونکِ بابا🥺💜ای کوووفت ، پیس پیس و درد بی درمون مرتی...

عشق غیر منتظره پارت16

#رویای #جوانی #پارت_۱۱اون واقعا خیلی ساکت بود و همچنین خیلی ...

ملکه قلبم پارت۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط