کاش تا دل می گرفت و می شکست

کاش تا دل می گرفت و می شکست
دوست می آمد کنارش می نشست

کاش می شد روی هر رنگین کمان
می نوشتم "مهربان "با من بمـــان

کاش می شد قلب ها آباد بــــــود
کینه و غم ها به دست باد بــــــود

کاش می شد دل فراموشی نداشت
نم نم باران هم آغـــوشی نداشت

کاش می شد کاش ها مهمان شوند
درمیان غصه ها پنهان شــــــــوند
دیدگاه ها (۳)

کاش میدونستی کهآرامم میکند... " بودنت "آرامم میکند... " دیدن...

دل نوشتههمیشه از کنار می گذاشتم ساعت برای من مظهر گذر زمان ب...

سرخی سیب لبت را هوس گاز گرفتن دارم زیر باران نگاه تو فقط می...

کاش روزی که گفتی خدانگهدار نمیگفتی مواظب خودت باش... سالهاس...

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط