فکرت

فـکرت
چشمـهایم را میگیرد
خیـالت
از سرو کولم بالا میـرود
رویـایت
مـوهایم را به هم میــــریزد
و... ڪابوس رفتنت مرا صــــدا میزند
از این خواب باید بیدار شد انـگار!

#حامد_نیازی
دیدگاه ها (۷)

یک قدم برداشتم دور از تو سرگردان شدمآنقدر باریدم و باریدم و ...

چون نهالی سُست می لرزد روحم از سرمای تنهایی می خزد در ظلمت...

درست همین جا ، همین لحظهمیان ازدحام دلهره ای غریب دستـم را ر...

#آخـرین_پست_سال_۹۶◀ باز عالم و آدم و پوسیده گان خزان و ز...

صحنه پارت دهم

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط