من هفت تا ددی دارم
❤❤❤❤❤❤❤
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_2۶
نامجون:دیگه نباید یوری رو ببینی
من:اِممممم باشه
نامجون لبخندی زد و طی یه حرکت بقلم کرد که جیغ کوتاهی زد
از پله ها پایین اومدیم که تا بقیه ما رو دیدن جونگ کوک به سمتم اومد و دست هاش رو به سمتم دراز کرد
با خنگی نگاهش کردم که با خنده گفت:بیا بقلم
نگاهی به نامجون انداختم که با چشم هاش اجازه رو داد تا خواستم برگردم
حس کردم توی هوام جیغ کوتاهی زدم و چشم هام رو بستم
جونگ کوک:کوچولو خان چشم هات رو باز کن
آروم یکی از چشم هام رو باز کردم که حس کردم لپم داره کنده میشه
دستم رو روی لپم گذاشتم که فهمیدم جونگ کوک گاز گرفته
با لحن بغض داری گفتم:براچی گاز میگیری؟
جونگ کوک:تا تو باشی برای اینکه بیای بقلم از هیونگ اجازه نگیری!
تا اشک توی چشم هام رو دید گفت:ببخشید کوچولو...خیلی کیوت شدی برای همین گاز گرفتم
چشم هام رو بستم و آروم دماغم رو بالا کشیدم که صدای خنده ها بلند شد
#ANIL
@dady_2021
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_2۶
نامجون:دیگه نباید یوری رو ببینی
من:اِممممم باشه
نامجون لبخندی زد و طی یه حرکت بقلم کرد که جیغ کوتاهی زد
از پله ها پایین اومدیم که تا بقیه ما رو دیدن جونگ کوک به سمتم اومد و دست هاش رو به سمتم دراز کرد
با خنگی نگاهش کردم که با خنده گفت:بیا بقلم
نگاهی به نامجون انداختم که با چشم هاش اجازه رو داد تا خواستم برگردم
حس کردم توی هوام جیغ کوتاهی زدم و چشم هام رو بستم
جونگ کوک:کوچولو خان چشم هات رو باز کن
آروم یکی از چشم هام رو باز کردم که حس کردم لپم داره کنده میشه
دستم رو روی لپم گذاشتم که فهمیدم جونگ کوک گاز گرفته
با لحن بغض داری گفتم:براچی گاز میگیری؟
جونگ کوک:تا تو باشی برای اینکه بیای بقلم از هیونگ اجازه نگیری!
تا اشک توی چشم هام رو دید گفت:ببخشید کوچولو...خیلی کیوت شدی برای همین گاز گرفتم
چشم هام رو بستم و آروم دماغم رو بالا کشیدم که صدای خنده ها بلند شد
#ANIL
@dady_2021
۳۲.۸k
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.