داستان از این قراره
داستان از این قراره
که کارلی و چارلی ، یه روز خوشی داخل مهد کودک گذروندن و مثل اینکه یه قتل انجام شده بود و انداختن گردن کارلی و چارلی یعنی دو بیگناه
و پدر مادرشونم باور کردن و میخواستن تا سه روز داخل زیر زمین حبظشون کنن که کارلی و چارلی متوجه داشتن قدرت میشن و کارلی درو میشکنه
اونها پدرمادرشونو میکشن و از خونه فرار میکنن و بزرگ میشن و چیزی که الان میبینید میشوند
که کارلی و چارلی ، یه روز خوشی داخل مهد کودک گذروندن و مثل اینکه یه قتل انجام شده بود و انداختن گردن کارلی و چارلی یعنی دو بیگناه
و پدر مادرشونم باور کردن و میخواستن تا سه روز داخل زیر زمین حبظشون کنن که کارلی و چارلی متوجه داشتن قدرت میشن و کارلی درو میشکنه
اونها پدرمادرشونو میکشن و از خونه فرار میکنن و بزرگ میشن و چیزی که الان میبینید میشوند
۲.۱k
۰۲ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.