جینوقتی به حالت اول مون برگشتیم میخاین چی بهش بگید

جین:وقتی به حالت اول مون برگشتیم میخاین چی بهش بگید
من دو..دوستش دارم
عاشقش شدم
نامجون :اونو بای خودمون میکنیم
همه ما دوستش داریم
پس مال ما هست
حالا بخوابید تا بیدار نشه
(فردا صبح )
ا.ت ویو
بیدار شدم دیدم هر کدوم یه جاییم چسبیدن
اوخیی
آروم رو تخت خوابوندمشون و رفتم پایین
شروع کردم به سفارش دادن وسایل براشون
اتاق هاشون هم کم کم آماده کردم البته با کمک چند نفر بعدشم پولشون رو دادم
جین:خاله کجایی؟
ا.ت عا بیدار شدید ؟
جین:آره خاله جون
داری چیکار می‌کنی ؟
هیچی برای بچه هام اتاق درست کردم
جونگکوک تاتی تاتی اومد بغلش کردم
ا.ت :گوگولی
بیاید
اتاق کوک و جیمی و ته ته
این جاست راستی از حالا به بعد
با اسمهای جدید صداتون میکنم
کوک:ملسی خاله
ا.ت :آخ که من قربون شما برم
راستی بیا با اسباب بازی ها بازی کنید
ماه کوچولو و نامی
اینم اتاق شماست
و پیشی و هوپی
اینم اتاق شما ببینم راضی هستین؟
جین :مرسی خاله
ا.ت :خواهش راستی بیاید لباس هاتون هم خریدم
لباس تون رو بپوشید تا منم برم به اونا کمک کنم اماده شن
بریم خرید
جین:باشه

بعد از پوشیدن لباس و خوردن صبحانه(گشادم توجه نکنید🤌)
دیدگاه ها (۰)

فروشگاه:ا.ت :خب خب خب چی لازم داریم کوک:شی مزا.ت شیر موز؟کوک...

اتاق بچه ها

بچه ها پسرا طلسم شدن بخاطر همین توی این سنن🤌

و پایان...

خون‌آشام جذاب من( P:8)

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط