۸ پارت ۲۶
من باز گشتممممممممممممم🥳🥳🥳🥳
ولی کونم پاره شد تا شارژر این گپشیمو پیدا کنم🥲
.....................................................................
کوک: گفتم که این فیلم برای کوچولو ها مناسب نیست😏
ا٫ت: یاااااا چقدر تو بدجنسی
ا٫ت ویو
همینطوری داشتم با کوک بحث میکردم که یهو زنگ در خورد رفتم تا درو باز کنم با کسی که دیدم شکه شدم
تهیونگ: سلام (لبخند)
ا٫ت: سلام خوبی؟ اینجا چیکار میکنی؟
تهیونگ: خووووب راستش............
(کوک میاد دم در)
کوک: ا٫ت کیه؟؟؟........
تهیونگ:سلام
کوک: سلام تو اینجا چیکار میکنی؟
تهیونگ: اینو من باید از تو بپرسم
ا٫ت: واااااای سرم رفت بسه دیگه بیاید تو باهم حرف میزنیم
ک.ت: باشه
(رفتن تو خونه)
تهیونگ: خوب کوک این وقت شب اینجا چیکار میکنی؟
کوک: فکر نکنم باید بهت جواب پس بدم ولی خوب اومده بودم به ا٫ت سر بزنم اصلا خودت اینجا چیکارمیکنی؟
تهیونگ: منم اومده بودم که به ا٫ت سر بزنم
ا٫ت: بچه ها چرا انقدر همدیگرو سوال پیچ میکنید بسه دیگه هر دو تون خوش اومدین
کوک: خوب دیگه ا٫ت ساعت دوازدهه من میرم (پیشونیشو میبوسه)
تهیونگ: آره دیگه منم میرم (کمر ا٫تو میگیره و گونشو میبوسه)
ا٫ت: باشه خداحافظ
(هردوشون رفتن)
(پرس زمانی به فردا)
ا٫ت ویو
اصلا امروز حالم خوب نبود پریود شده بودم و خیلی دلم درد میکرد وهشتناک به منیجر زنگ زدم و
منیجر: الو؟؟
ا٫ت: سلام منم
منیجر: سلام ا٫ت کجایی چرا نمیای؟
ا٫ت: خواستم بگم من امروز نمیتونم بیام
منیجر: چرا؟؟
ا٫ت: چون حالم خوب نیست
منیجر تقویم و نگاه میکنه و بله متوجه میشه
منیجر: اوکی گرفتم تا یک هفته مرخصی (مهربون)
ا٫ت: خیلی ممنونم
خداحافظ
(پایان مکالم)
ا٫ت ویو
رفتم به میا بهترین دوستم زنگ زدم که بیاد پیشم میا از من پنج سال بزرگ تره برای همین خیلی هوامو داره و مثل خواهر بزرگتر دوسش دارم
بعد رفتم یه حموم آب گرم و موهامو خشک کردم و با کلیپس بستم که زنگ در خورد
میا: سلام کوچولو من (ا٫تو بغل میکنه)
ا٫ت: سلااااام (ذوق)
میا: بیا بریم تو که از بچم مراقبت کنم (خنده)
ا٫ت: باشه (خنده)
ا٫ت ویو
رفتیم تو و میا منو روی مبل گزاشت جلوی تلویزیون و اسپیلت یه چشم بند گرم گزاشت رو چشمام کیسه آب گرمم گذاشت رو دلم دمنوش و اینجور چیزا هم آوورد گزاشت روی میز بعد اومد کنارم خوابید
ا٫ت: میا بخدا اگه تو پسر بودی همه روت کراش بودن
میا:( خنده) آره خودم میدونم ولی اگه پسر بودم جدی باهات ازدواج میکردم
(هردوشون خندیدن)
کهههههه......................................................
خماری😁
ولی کونم پاره شد تا شارژر این گپشیمو پیدا کنم🥲
.....................................................................
کوک: گفتم که این فیلم برای کوچولو ها مناسب نیست😏
ا٫ت: یاااااا چقدر تو بدجنسی
ا٫ت ویو
همینطوری داشتم با کوک بحث میکردم که یهو زنگ در خورد رفتم تا درو باز کنم با کسی که دیدم شکه شدم
تهیونگ: سلام (لبخند)
ا٫ت: سلام خوبی؟ اینجا چیکار میکنی؟
تهیونگ: خووووب راستش............
(کوک میاد دم در)
کوک: ا٫ت کیه؟؟؟........
تهیونگ:سلام
کوک: سلام تو اینجا چیکار میکنی؟
تهیونگ: اینو من باید از تو بپرسم
ا٫ت: واااااای سرم رفت بسه دیگه بیاید تو باهم حرف میزنیم
ک.ت: باشه
(رفتن تو خونه)
تهیونگ: خوب کوک این وقت شب اینجا چیکار میکنی؟
کوک: فکر نکنم باید بهت جواب پس بدم ولی خوب اومده بودم به ا٫ت سر بزنم اصلا خودت اینجا چیکارمیکنی؟
تهیونگ: منم اومده بودم که به ا٫ت سر بزنم
ا٫ت: بچه ها چرا انقدر همدیگرو سوال پیچ میکنید بسه دیگه هر دو تون خوش اومدین
کوک: خوب دیگه ا٫ت ساعت دوازدهه من میرم (پیشونیشو میبوسه)
تهیونگ: آره دیگه منم میرم (کمر ا٫تو میگیره و گونشو میبوسه)
ا٫ت: باشه خداحافظ
(هردوشون رفتن)
(پرس زمانی به فردا)
ا٫ت ویو
اصلا امروز حالم خوب نبود پریود شده بودم و خیلی دلم درد میکرد وهشتناک به منیجر زنگ زدم و
منیجر: الو؟؟
ا٫ت: سلام منم
منیجر: سلام ا٫ت کجایی چرا نمیای؟
ا٫ت: خواستم بگم من امروز نمیتونم بیام
منیجر: چرا؟؟
ا٫ت: چون حالم خوب نیست
منیجر تقویم و نگاه میکنه و بله متوجه میشه
منیجر: اوکی گرفتم تا یک هفته مرخصی (مهربون)
ا٫ت: خیلی ممنونم
خداحافظ
(پایان مکالم)
ا٫ت ویو
رفتم به میا بهترین دوستم زنگ زدم که بیاد پیشم میا از من پنج سال بزرگ تره برای همین خیلی هوامو داره و مثل خواهر بزرگتر دوسش دارم
بعد رفتم یه حموم آب گرم و موهامو خشک کردم و با کلیپس بستم که زنگ در خورد
میا: سلام کوچولو من (ا٫تو بغل میکنه)
ا٫ت: سلااااام (ذوق)
میا: بیا بریم تو که از بچم مراقبت کنم (خنده)
ا٫ت: باشه (خنده)
ا٫ت ویو
رفتیم تو و میا منو روی مبل گزاشت جلوی تلویزیون و اسپیلت یه چشم بند گرم گزاشت رو چشمام کیسه آب گرمم گذاشت رو دلم دمنوش و اینجور چیزا هم آوورد گزاشت روی میز بعد اومد کنارم خوابید
ا٫ت: میا بخدا اگه تو پسر بودی همه روت کراش بودن
میا:( خنده) آره خودم میدونم ولی اگه پسر بودم جدی باهات ازدواج میکردم
(هردوشون خندیدن)
کهههههه......................................................
خماری😁
- ۷.۳k
- ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط