خدمتکارا دلشون برای ات میسوخت کوک همه شونو اخراج کرد و فق

خدمتکارا دلشون برای ات میسوخت کوک همه شونو اخراج کرد و فقط هدمتکارای مادر رو اورد البته بجز اجوما خدمتکاری که مادر اون دختر بود گفت
#اره عزیزم برو ...میا دخترم
&بله مامان
+م..میا(اسم دوستش یادم نمیاد اینو گذاشتم و بگم این همون دوست ات هستش)
&ات
+میا(گریه و خنده و دووید توی بغلش)
#شما دوتا
&مامان این اتس که گفتم بهت
#ات جان
+خاله جون ...

چند دقیقه بعد
زینگ زینگ زینگ زینگ
+من باز میکنم
+رفتم جلوی در که .....
دیدگاه ها (۲)

تکپارتی جین(وقتی که باهاش شوخی خرکی میکنی ولی به جاهای بد کش...

تکپارتی شوگا(علامت شوگا- علامت ات+)+سلام اسم من ات هست من چن...

داشتم حموم میکردم که دو جفت دست دورم حلقه شد یه هینی کشیدم ک...

دوستان عزیز بفرمایید کامنت

نام فیک: عشق مخفیPart: 56ویو ات*م. چقد حسود شدی دختر*خندهروم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط