At the time of Yoongi's love
At the time of Yoongi's love
پارت ۲
هوپی : حالا یه امتحان میکنیم
همه : جیغ بنفش
یونگی : (یکی زد ت صورت همه ) (و باز کپید )
کوکی : اینجوری نمیشه باید هر کدوم از تخصص خودمون استفاده کنیم ....
ویکوک : (بالا سرش اهنگ میخونن )
هوپی : (دس میزنه میرقصه)
جین پاشووو یکم هندسام باش مث من اقد نخواب .( در حال زدن به یونگی )
نامی : واشو پاشو نارنگی میخوای
جیمین : پاشووووووو دیگهههههه
همه : جیغ بنفش
یونگی : مث اینکه نمیشه پیچوند
نامی : پاشو همی الانم دیر شده
کوکی : من که رفتم
همه : ( رفتند + یونگی )
در مراسم
تهیونگ : وایی دوباره خبر نگار ها
کوکی : یونگی بیداری ؟
یونگی : اره با شما نمیشه خوابید .
کوکی : بعد که برگشتیم منم میام با هم میخوابیم اون موقع دیگه کسی نمیتونه بیدارمون کنه .
(شما رو با خوابالو ها اشنا میکنم )
نامی : رسیدیم
هوپی : بریم
همه : برا دوربین ها و مردم دست تکون میدن و میرن داخل .
همه : ( دور یه میز جمع میشن )
جیمین : (دوستاش رو میبینه ) بچه ها من رفتم
نامی : هعیییی
کوکی : منم میرم یه چرخی بزنم
هوپی : دلم میخواد برم برقصم
نامی : خب برو
هوپی : زشت نیست ؟
نامی : همه میدونن ت ....
هوپی : پس من رفتم
تهیونگ : منم میرم پیش کوکی
جین : من برم بقیه یکم صورت هندسامم رو ببیینن
نامی : 😑
نامی : همه رفتن . منم برم . نخوابی ها
یونگی : اینجا !!
نامی : تو همه جا خوابت میبره حتی ت شاششویی .
یونگی : 😑
نامی : من رفتم
( و یونگی تنها ماند )
ا.ت : سلام ..
یونگی : سلام
ا.ت : تنهایی ؟
یونگی : اوهوم ..
ا.ت : بقیه اعضا کجان ؟
یونگی : چمیدونم هر کدومشون یه جایین
ا.ت : ت چرا اینجایی
یونگی : حوصله ندارم
ا.ت : چرا ؟
یونگی : کلا نمیخواستم بیام ولی ...
ا.ت : باید بیای شما هفت نفرید ن شیش نفر
یونگی : راستی . شما ؟
ا.ت : اسم من ا.ت هست برادرم سوهو رو میشناسی ؟ من با اون اومدم
یونگی : اوهوم سوهو یکی از ستاره های تلوزیونی ...
ا.ت : اوهوم
یونگی : خوشبختم
ا.ت : میای با هم برقصیم ؟ اخه من هیچ همراهی ندارم.
یونگی : عام . من . یعنی .....
ا.ت : ؟؟؟
یونگی : چیزه . هیچی ولش کن . باشه
ا.ت : بیا بریم
( برقصید لالای لای لای لای لالالای )
مردم : هههههه وایی اونا دارن با هم میرقصن
تهیونگ : جونگکوک اونجا رو نگا
کوکی : واووو
نامی : خوبه خوبه ...
هوپی : واییی افرین خیلی قشنگن و قشنگ میرقصن ( ذوق )
جین : اون کیه ؟
جیمین : بچه ها یه لحضه وایسید ببینم اون یونگی نیست ؟؟! من باید برم ببینم چ خبره
جین : اومدی
جیمین : اوهوم
تهیونگ : اون کیه که یونگی حاضر شده باهاش برقصه !!!
هوپی : چمدونم ...
کوکی : عررر بزارید ببینیم چی میشه من این رقص رو میشناسم عاممم
نامی : خب !!؟
کوکی : یه جا یونگی باید بغلش کنه ببرتش بالا و یع جا دیگشم باید ت بغلم هم .... و اخرشم ..
جین : اخرش چی ؟
کوکی : اخرشم باید ببوستش دیگه نمیدونم چی پیش میاد.
هوپی : ت کی رفتی این رقصا رو یاد گرفتی ؟
کوکی : 😁
تهیونگ : وایسید ببینیم چی میشه
جیمین : عه راس میگی بغلش کردد
اواخر رقص ...
تهیونگ : یعنی الان میبوستش
.....
مغز یونگی : ای خدا الان باید چه قلطی کنم
مغز ا.ت : الاننن وایی اگه .. چه قلطی کنم ...
مغز یونگی : یه بوسه کوچک چون همه دارن نگاه میکنن و نمیشه ...
یونگی : اوهوم ..............❣️
(❣️مثلا علامت بوسه )
ا.ت : ( کاملا شکه ) 😶
پارت ۲
هوپی : حالا یه امتحان میکنیم
همه : جیغ بنفش
یونگی : (یکی زد ت صورت همه ) (و باز کپید )
کوکی : اینجوری نمیشه باید هر کدوم از تخصص خودمون استفاده کنیم ....
ویکوک : (بالا سرش اهنگ میخونن )
هوپی : (دس میزنه میرقصه)
جین پاشووو یکم هندسام باش مث من اقد نخواب .( در حال زدن به یونگی )
نامی : واشو پاشو نارنگی میخوای
جیمین : پاشووووووو دیگهههههه
همه : جیغ بنفش
یونگی : مث اینکه نمیشه پیچوند
نامی : پاشو همی الانم دیر شده
کوکی : من که رفتم
همه : ( رفتند + یونگی )
در مراسم
تهیونگ : وایی دوباره خبر نگار ها
کوکی : یونگی بیداری ؟
یونگی : اره با شما نمیشه خوابید .
کوکی : بعد که برگشتیم منم میام با هم میخوابیم اون موقع دیگه کسی نمیتونه بیدارمون کنه .
(شما رو با خوابالو ها اشنا میکنم )
نامی : رسیدیم
هوپی : بریم
همه : برا دوربین ها و مردم دست تکون میدن و میرن داخل .
همه : ( دور یه میز جمع میشن )
جیمین : (دوستاش رو میبینه ) بچه ها من رفتم
نامی : هعیییی
کوکی : منم میرم یه چرخی بزنم
هوپی : دلم میخواد برم برقصم
نامی : خب برو
هوپی : زشت نیست ؟
نامی : همه میدونن ت ....
هوپی : پس من رفتم
تهیونگ : منم میرم پیش کوکی
جین : من برم بقیه یکم صورت هندسامم رو ببیینن
نامی : 😑
نامی : همه رفتن . منم برم . نخوابی ها
یونگی : اینجا !!
نامی : تو همه جا خوابت میبره حتی ت شاششویی .
یونگی : 😑
نامی : من رفتم
( و یونگی تنها ماند )
ا.ت : سلام ..
یونگی : سلام
ا.ت : تنهایی ؟
یونگی : اوهوم ..
ا.ت : بقیه اعضا کجان ؟
یونگی : چمیدونم هر کدومشون یه جایین
ا.ت : ت چرا اینجایی
یونگی : حوصله ندارم
ا.ت : چرا ؟
یونگی : کلا نمیخواستم بیام ولی ...
ا.ت : باید بیای شما هفت نفرید ن شیش نفر
یونگی : راستی . شما ؟
ا.ت : اسم من ا.ت هست برادرم سوهو رو میشناسی ؟ من با اون اومدم
یونگی : اوهوم سوهو یکی از ستاره های تلوزیونی ...
ا.ت : اوهوم
یونگی : خوشبختم
ا.ت : میای با هم برقصیم ؟ اخه من هیچ همراهی ندارم.
یونگی : عام . من . یعنی .....
ا.ت : ؟؟؟
یونگی : چیزه . هیچی ولش کن . باشه
ا.ت : بیا بریم
( برقصید لالای لای لای لای لالالای )
مردم : هههههه وایی اونا دارن با هم میرقصن
تهیونگ : جونگکوک اونجا رو نگا
کوکی : واووو
نامی : خوبه خوبه ...
هوپی : واییی افرین خیلی قشنگن و قشنگ میرقصن ( ذوق )
جین : اون کیه ؟
جیمین : بچه ها یه لحضه وایسید ببینم اون یونگی نیست ؟؟! من باید برم ببینم چ خبره
جین : اومدی
جیمین : اوهوم
تهیونگ : اون کیه که یونگی حاضر شده باهاش برقصه !!!
هوپی : چمدونم ...
کوکی : عررر بزارید ببینیم چی میشه من این رقص رو میشناسم عاممم
نامی : خب !!؟
کوکی : یه جا یونگی باید بغلش کنه ببرتش بالا و یع جا دیگشم باید ت بغلم هم .... و اخرشم ..
جین : اخرش چی ؟
کوکی : اخرشم باید ببوستش دیگه نمیدونم چی پیش میاد.
هوپی : ت کی رفتی این رقصا رو یاد گرفتی ؟
کوکی : 😁
تهیونگ : وایسید ببینیم چی میشه
جیمین : عه راس میگی بغلش کردد
اواخر رقص ...
تهیونگ : یعنی الان میبوستش
.....
مغز یونگی : ای خدا الان باید چه قلطی کنم
مغز ا.ت : الاننن وایی اگه .. چه قلطی کنم ...
مغز یونگی : یه بوسه کوچک چون همه دارن نگاه میکنن و نمیشه ...
یونگی : اوهوم ..............❣️
(❣️مثلا علامت بوسه )
ا.ت : ( کاملا شکه ) 😶
۴.۷k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.