از مست نپرسید به میخانه چرا هست
از مست نپرسید به میخانه چرا هست
ترسم که بگوید که به آن خانه خدا هست
قاضی بزند هم سر وهم دست و زبانش
بر دار بگوید که به خمخانه شفا هست
جاهل نرود در پی آن خانه ی عشّاق
زیرا پدرش گفته که در مکه صفا هست
او نیز چو آن عابد بی دین بگردد
بیچاره نداند که در آن خانه دوا هست
آن کس که کند سجده به دلدار خیالی
دیوانه نداند که در این کار خطا هست
من نیز شدم عاشق و در میکده رفتم
دیدم که بجز یار خداهست و بقا هست
از باده بنوشیدم و گفتم که رضایم
زیرا که به میخانه ی عشاّق خدا هست.
ترسم که بگوید که به آن خانه خدا هست
قاضی بزند هم سر وهم دست و زبانش
بر دار بگوید که به خمخانه شفا هست
جاهل نرود در پی آن خانه ی عشّاق
زیرا پدرش گفته که در مکه صفا هست
او نیز چو آن عابد بی دین بگردد
بیچاره نداند که در آن خانه دوا هست
آن کس که کند سجده به دلدار خیالی
دیوانه نداند که در این کار خطا هست
من نیز شدم عاشق و در میکده رفتم
دیدم که بجز یار خداهست و بقا هست
از باده بنوشیدم و گفتم که رضایم
زیرا که به میخانه ی عشاّق خدا هست.
۱.۱k
۰۶ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.