درد دل

این ترانه داریوش، بیشتر از اینکه یه ترانه باشه، شبیه یه پیشگویی هستش.
واقعا آدم دلش به درد میاد


یاران ز چه رو رشته الفت بگسستند 
عهدی که روا بود دگر باره نبستند 

آن مردمکان از سر اندیشه ندیدند
کاین بی خردان حرمت انسان بشکستند

ما را دگر از طعنه دشمن گله‌ای نیست
کان عهد که بستیم رفیقان بشکستند 

افسوس همه سلسله‌داران بغـنودند
وآن یکه سواران همه از پا بنشستند

ای قافله سالار کجایی که ببینی 
دزدان همگی همره این قافله هستند

دردا در گنجینه به ماران بگشودند
اندوه که بر دوست در خانه ببستند

افسوس که کاشانه به دشمن بسپردند
آن قوم که بیگانه و بیگانه پرستند
دیدگاه ها (۱)

من اگر خسته و پیرم، که فدای سر توتو چرا پیر شدی، ای به فدای ...

تبریک

بالا نشین

آن کیف که با شوکت و عزت ببرندبدبین نشوید، زان که به علت ببرن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط