یادمه اولین باری که برق موی سفید رو تو انبوهه موهای خرمای

یادمه اولین باری که برق موی سفید رو تو انبوهه موهای خرمایی رنگم دیدم، کلاس پنجم بودم
طوری بارونه غصه تودلم گرفت که قطره هاش از چشمام سرازیر شد...
اما حالا اون تار موی سفید، شده دوتا یا شایدم سه تا.. نمیدونم کی و کجا اما یهو به خودم اومدم و دیدم چقدر من این تارای سفیدی رو که مثل مروارید میدرخشن دوست دارم...♥ ️
#ف_اندام
دیدگاه ها (۲)

اگر قلبم برای تو اشک نمی‌ریختزمین هرگز چشمه و دریا و رودخانه...

بیخیالِ تمام تشبیه هاشب باید در آغوشَت به پایان برسد.💖 #ناد...

زمان خیلی با شما فاصله داردآن جا که مسلط به دلتان نیستم‌ آه ...

من و تو میتوانستیم یک قصه باشیم در کتابی قدیمی…مثلا من، خانه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط