قاتـــل🔪💀
قاتـــل🔪💀
_____________________________
پارت: ۱
بیو ا.ت: هایی من ا.ت هسم در اصل پیش بابام زندگی میکنم ولی بابا خدم نیست اون قمار باز بود و من فقیر از وقتی منو دید گفت به سپرستی قبولت میکنم اخر ددیم شد اسم ددیم نامجونه و معروف ترین رئیس کازینو تو دنیاس و حتا یه داداش که رئیس بزرگ ترین بانک تو سئوله دارم داداشمم تهیونگه اونم به سرپرستی قبول شده
ا. ت: هوففف اجوما امروز وقت تتو دارم برام وان اماده کن دیگه🤦🏻♀️
اجوما: خانومم اب قعطه نمیتونم وان پر کنم
ا. ت: بابااااا
نامجون: دخترم کار دارم بعدا به کارا خونه میرسم
تهیونگ: هوف تو این خونه دستشویم نمیشه رفت
ا.ت: خخخخخخخخخ
تهیونگ: چته
ا. ت: کارت نصف کاره کردی عنتو قیچی کردی
تهیونگ: خودت نبودی میخاستی بری حموم
نامجون: بچه ها دعوا نکنین دخترم من برات پول واریز کردم تا بتونی یکم شرکتت بزرگ تر کنی
ا.ت: مرسی ددی
نامجون: من رفتم مراقب خودتون باشین خدافظ
بچه ها: بای
ا. ت: تهیونگ
تهیونگ: جانم
ا. ت: قرار بود امشب بیای باهام
تهیونگ: کجااا
ا. ت: نگو یادت رفته دوستام گفتن تورو بیارم بهشون قول دادم
تهیونگ: اونا هم فقط رو من باید کراش باشن این همه ادم
ا. ت: خب نگفتم دوست دختر داری
تهیونگ: چییی
ا. ت: بله فهمیدم
تهیونگ: به بابا نگو باهاش رابطه داشتم
ا. ت: عهه رابطه هم داشتی
تهیونگ: نمیدونسی خاک
ا. ت: اگه امشب نیای و برام یه تتو ارتیست جدید پیدا نکنی میگما
تهیونگ: چرا تتو ارتیستت که 6 ساله برات کار میکنه
ا. ت: خب اره میخاد بره امریکا
تهیونگ: باشه شب ساعت چند
ا. ت: ساعت 6
تهیونگ: من تا قبل 8 وقت ندارم
ا. ت: پس به بابا زنگ میزنم
تهیونگ: وای نهههههه
ا. ت: خودت گفی
تهیونگ: باشه 6 میام دنبالت
ا. ت: مکانو که میدونی
تهیونگ: اره همونجا که تتو میزنی
ا. ت: افرین
تهیونگ: خب حالا بگو چرا لباس به این بازی پوشیدی
ا. ت: منحرف مثلا داداشمی
تهیونگ: عف
ا. ت: بیشور 😐💔
تهیونگ: میخام شوهرتم شم
ا.ت: دیرت میشه بروو
تهیونگ: رفتم مراقب خودت باش
ا. ت: تویم باییی
__________
ارایشگاه
__________
کای: خب ا.ت اومدی
ا. ت: طرحم 5 ساعت راحت طول میکشهـ
کای: نشونم بده ببینم
ا. ت: ببیین
کای: 7 ساعت
ا. ت: زود تر
کای: 7 ساعت اونم کمش
ا. ت: تونستی زود تررر
کای: باشه الان ساعت 10 تا 4 سعی میکنم بزنم
ا. ت: باشه سرییی
پایان فیک جدید💃🏻
لایک کنین فق
شرط نداریم
کاکا بشین
_____________________________
پارت: ۱
بیو ا.ت: هایی من ا.ت هسم در اصل پیش بابام زندگی میکنم ولی بابا خدم نیست اون قمار باز بود و من فقیر از وقتی منو دید گفت به سپرستی قبولت میکنم اخر ددیم شد اسم ددیم نامجونه و معروف ترین رئیس کازینو تو دنیاس و حتا یه داداش که رئیس بزرگ ترین بانک تو سئوله دارم داداشمم تهیونگه اونم به سرپرستی قبول شده
ا. ت: هوففف اجوما امروز وقت تتو دارم برام وان اماده کن دیگه🤦🏻♀️
اجوما: خانومم اب قعطه نمیتونم وان پر کنم
ا. ت: بابااااا
نامجون: دخترم کار دارم بعدا به کارا خونه میرسم
تهیونگ: هوف تو این خونه دستشویم نمیشه رفت
ا.ت: خخخخخخخخخ
تهیونگ: چته
ا. ت: کارت نصف کاره کردی عنتو قیچی کردی
تهیونگ: خودت نبودی میخاستی بری حموم
نامجون: بچه ها دعوا نکنین دخترم من برات پول واریز کردم تا بتونی یکم شرکتت بزرگ تر کنی
ا.ت: مرسی ددی
نامجون: من رفتم مراقب خودتون باشین خدافظ
بچه ها: بای
ا. ت: تهیونگ
تهیونگ: جانم
ا. ت: قرار بود امشب بیای باهام
تهیونگ: کجااا
ا. ت: نگو یادت رفته دوستام گفتن تورو بیارم بهشون قول دادم
تهیونگ: اونا هم فقط رو من باید کراش باشن این همه ادم
ا. ت: خب نگفتم دوست دختر داری
تهیونگ: چییی
ا. ت: بله فهمیدم
تهیونگ: به بابا نگو باهاش رابطه داشتم
ا. ت: عهه رابطه هم داشتی
تهیونگ: نمیدونسی خاک
ا. ت: اگه امشب نیای و برام یه تتو ارتیست جدید پیدا نکنی میگما
تهیونگ: چرا تتو ارتیستت که 6 ساله برات کار میکنه
ا. ت: خب اره میخاد بره امریکا
تهیونگ: باشه شب ساعت چند
ا. ت: ساعت 6
تهیونگ: من تا قبل 8 وقت ندارم
ا. ت: پس به بابا زنگ میزنم
تهیونگ: وای نهههههه
ا. ت: خودت گفی
تهیونگ: باشه 6 میام دنبالت
ا. ت: مکانو که میدونی
تهیونگ: اره همونجا که تتو میزنی
ا. ت: افرین
تهیونگ: خب حالا بگو چرا لباس به این بازی پوشیدی
ا. ت: منحرف مثلا داداشمی
تهیونگ: عف
ا. ت: بیشور 😐💔
تهیونگ: میخام شوهرتم شم
ا.ت: دیرت میشه بروو
تهیونگ: رفتم مراقب خودت باش
ا. ت: تویم باییی
__________
ارایشگاه
__________
کای: خب ا.ت اومدی
ا. ت: طرحم 5 ساعت راحت طول میکشهـ
کای: نشونم بده ببینم
ا. ت: ببیین
کای: 7 ساعت
ا. ت: زود تر
کای: 7 ساعت اونم کمش
ا. ت: تونستی زود تررر
کای: باشه الان ساعت 10 تا 4 سعی میکنم بزنم
ا. ت: باشه سرییی
پایان فیک جدید💃🏻
لایک کنین فق
شرط نداریم
کاکا بشین
۱۱.۶k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.