《غم》
《غم》
قلبش دیگر توان این همه درد را نداشت. قطره هایی خونین که از قلبش به چشمانش راه یافته بودند، نشان دهنده ناتوانی او از تحمل بیشتر رنج و شکست در برابر مقاومت کردن بودند. در تلاش بود تا بتواند کمی از شدت اشک ریختنش کم کند ولی آن قطرات بی رحمانه سقوط می کردند. حس آزادی داشت ولی مردم به این آزادی می گفتند ضعف و او هیچ گاه تمایلی به ضعیف بودن نداشت حتی اگر درحال مردن به وسیله غم و درد بود.
MH🤍
قلبش دیگر توان این همه درد را نداشت. قطره هایی خونین که از قلبش به چشمانش راه یافته بودند، نشان دهنده ناتوانی او از تحمل بیشتر رنج و شکست در برابر مقاومت کردن بودند. در تلاش بود تا بتواند کمی از شدت اشک ریختنش کم کند ولی آن قطرات بی رحمانه سقوط می کردند. حس آزادی داشت ولی مردم به این آزادی می گفتند ضعف و او هیچ گاه تمایلی به ضعیف بودن نداشت حتی اگر درحال مردن به وسیله غم و درد بود.
MH🤍
۱.۳k
۱۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.