پرسیدی خوبی؟ جواب دادم که خوبم. گفتم خوبم چون نمی خواستم
پرسیدی خوبی؟ جواب دادم که خوبم. گفتم خوبم چون نمیخواستم بدونی غمگینم. نگفتم غمگینم، چون نمیخواستم بدونی دلتنگم.
دلتنگی یه حسه. حسی که الزاما آدم نسبت به همه نداره. دلتنگی چیزی نیست که آدم مجبور باشه به زبون بیاره. برای کسی که تو رو بلده، صدای دلتنگی انقدر بلنده که میتونه اون رو بشنوه. مگه اینکه نخواد بشنوه. گوش کن! چطور میتونی این صدا رو بشنوی و طاقت بیاری؟
من غمگینم، اما بازم اگه حالم رو بپرسی میگم خوبم. خوبم چون هنوز دلم برات تنگ میشه. خوبم چون هنوز خواب بوسیدنت رو میبینم. خوبم چون به چیزی جز برگشتن به آغوشت فکر نمیکنم.
دلتنگی یه حسه. حسی که الزاما آدم نسبت به همه نداره. دلتنگی چیزی نیست که آدم مجبور باشه به زبون بیاره. برای کسی که تو رو بلده، صدای دلتنگی انقدر بلنده که میتونه اون رو بشنوه. مگه اینکه نخواد بشنوه. گوش کن! چطور میتونی این صدا رو بشنوی و طاقت بیاری؟
من غمگینم، اما بازم اگه حالم رو بپرسی میگم خوبم. خوبم چون هنوز دلم برات تنگ میشه. خوبم چون هنوز خواب بوسیدنت رو میبینم. خوبم چون به چیزی جز برگشتن به آغوشت فکر نمیکنم.
۶.۴k
۰۳ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.