Fatima♾Hosein
Fatima♾Hosein
ميگم ها... چشم قشنگ!
بیا دست همو بگیریم بزنیم به دل بارون
اصلا بیا دوتایی وسط جاده هراز دست تو دست
بدوییم، من موهامو باز میکنم که بارون بزنه،
خیس شه بعد تو با خنده بگی :
هی دیوونه سرما میخوری.
بیا باهم روی سبز و سفیدهای جدول خیابون فلسطین
قدم بزنیم تا برسیم به پلاتو لئو،
بعد وسط شُر شُر بارون داد بزنیم
که کی گفته ما از هملت و اون معشوقه چشم
رنگیش، عاشق تر نیستیم؟
اصلا میگم بیا بریم انقلابو دوتایی بستنی به دست...متر کنیم،
بعد هر پنج قدم بپرم، ببوسمت، تو بگی زشتِ،
من بخندم بگم: زشت؟
زشت اون پیرزن بدجنسس تو کارتون بچگیامون.
میدونی دلبر؟
میگم اصلا بیخیال بارونو انقلابو فلسطین و بستنی..،
بیا بریم یه جایی که وقتی بوسیدمت،
اون خانوم مو بِلونده چشم بچشو نگیره،
چشم غره نره به من.
یه جا که عاشقانههامونو سانسور نکنن،
فرفری موهای منو،عطر یاس آبی آسمونی پیرهن چهارخونه ی تو رو!
بریم یه جا، آسمون باشه، شب باشه، مهتاب باشه،
حالا اصراری نیست ولی اگه شد بارونم باشه.
بعد من مست چشمات..، تو یه نخ کِنت نعنایی بزاری
کنج لبت، دودشو حلقه حلقه فوت کنی
وسط سیاه شب. من بخندم، شب بخنده،
مهتاب بخنده، خدا بخنده.
بعد من بگم: دیدی خدا عاشقارو دوست داره دلبر؟
تو دستاتو حلقه کنی دورم بگی
دلبرای دیوونه رو بیشتر.
دوتایی بریم اون گل فروشیِ وسط بازار تجریش،
خانومِ با اون لهجه شیرین شمالیش یه نگاه بندازه
به کوری گره دستامون بعد بگه: رز میخواید؟
تو اخم کنی بگی: رز واسه عاشق پلاستیکیاست،
نرگس بده.
اون دختر کناریمون که رز دستش اخم کنه،
من بازوهاتو سفت بچسبم، بخندم، تو عاشق تر شی!
بیا اون هاچبکِ بیریخت سفیده بابامو بندازیم
تو همت، صد و بیستتا بریم، تتلو بزاریم،
من بلند بلند بخونم که باهات قهرم،
بعد تو اخم کنی بگی: بیخود!
اصلا میریم وسط اون تونل طولانیِ،
من سرمو میبرم بیرون جیغ میزنم،
شالم جا میمونه رو شونههام، موهام میون باد
میرقصه، تو حسود میشی میگی: پس من چی؟
میگم: بزنم بغل برقصم برات؟؟
میخندی، من دست خودمو سفت میچسبم
که گم نشم میون خندههات.
میدونی دلبر!
فرقی نداره انقلاب یا ولیعصر، برگ،
وینستون یا کنت، هاچ بک یا بنز، رز یا نرگس،
میخوام بگم تو که باشی من دیوونهترم،
خدام که دلبرای دیوونه رو بیشتر دوست داره!
مگه نه....؟؟؟😒
❤️🕊
ميگم ها... چشم قشنگ!
بیا دست همو بگیریم بزنیم به دل بارون
اصلا بیا دوتایی وسط جاده هراز دست تو دست
بدوییم، من موهامو باز میکنم که بارون بزنه،
خیس شه بعد تو با خنده بگی :
هی دیوونه سرما میخوری.
بیا باهم روی سبز و سفیدهای جدول خیابون فلسطین
قدم بزنیم تا برسیم به پلاتو لئو،
بعد وسط شُر شُر بارون داد بزنیم
که کی گفته ما از هملت و اون معشوقه چشم
رنگیش، عاشق تر نیستیم؟
اصلا میگم بیا بریم انقلابو دوتایی بستنی به دست...متر کنیم،
بعد هر پنج قدم بپرم، ببوسمت، تو بگی زشتِ،
من بخندم بگم: زشت؟
زشت اون پیرزن بدجنسس تو کارتون بچگیامون.
میدونی دلبر؟
میگم اصلا بیخیال بارونو انقلابو فلسطین و بستنی..،
بیا بریم یه جایی که وقتی بوسیدمت،
اون خانوم مو بِلونده چشم بچشو نگیره،
چشم غره نره به من.
یه جا که عاشقانههامونو سانسور نکنن،
فرفری موهای منو،عطر یاس آبی آسمونی پیرهن چهارخونه ی تو رو!
بریم یه جا، آسمون باشه، شب باشه، مهتاب باشه،
حالا اصراری نیست ولی اگه شد بارونم باشه.
بعد من مست چشمات..، تو یه نخ کِنت نعنایی بزاری
کنج لبت، دودشو حلقه حلقه فوت کنی
وسط سیاه شب. من بخندم، شب بخنده،
مهتاب بخنده، خدا بخنده.
بعد من بگم: دیدی خدا عاشقارو دوست داره دلبر؟
تو دستاتو حلقه کنی دورم بگی
دلبرای دیوونه رو بیشتر.
دوتایی بریم اون گل فروشیِ وسط بازار تجریش،
خانومِ با اون لهجه شیرین شمالیش یه نگاه بندازه
به کوری گره دستامون بعد بگه: رز میخواید؟
تو اخم کنی بگی: رز واسه عاشق پلاستیکیاست،
نرگس بده.
اون دختر کناریمون که رز دستش اخم کنه،
من بازوهاتو سفت بچسبم، بخندم، تو عاشق تر شی!
بیا اون هاچبکِ بیریخت سفیده بابامو بندازیم
تو همت، صد و بیستتا بریم، تتلو بزاریم،
من بلند بلند بخونم که باهات قهرم،
بعد تو اخم کنی بگی: بیخود!
اصلا میریم وسط اون تونل طولانیِ،
من سرمو میبرم بیرون جیغ میزنم،
شالم جا میمونه رو شونههام، موهام میون باد
میرقصه، تو حسود میشی میگی: پس من چی؟
میگم: بزنم بغل برقصم برات؟؟
میخندی، من دست خودمو سفت میچسبم
که گم نشم میون خندههات.
میدونی دلبر!
فرقی نداره انقلاب یا ولیعصر، برگ،
وینستون یا کنت، هاچ بک یا بنز، رز یا نرگس،
میخوام بگم تو که باشی من دیوونهترم،
خدام که دلبرای دیوونه رو بیشتر دوست داره!
مگه نه....؟؟؟😒
❤️🕊
۴۸.۲k
۰۲ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.