پنجره را باز مى کنم ...
پنجره را باز مى کنم ...
"دلتنگى"
سر مى خورد داخل اتاق
صورتم را آب مى زنم
"دلتنگى"
مى چسبد گوشه راست اینه
لباس مى پوشم
"دلتنگى"
مى خزد زیر پیراهنم
مى نشیند روى سینه ى چپم
سردش مى شود
مى لرزد
مى لرزد
مى لرزد
"دلتنگى"
سر مى خورد داخل اتاق
صورتم را آب مى زنم
"دلتنگى"
مى چسبد گوشه راست اینه
لباس مى پوشم
"دلتنگى"
مى خزد زیر پیراهنم
مى نشیند روى سینه ى چپم
سردش مى شود
مى لرزد
مى لرزد
مى لرزد
۳.۸k
۱۰ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.