گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود، بدیدم و مشتاق تر شدم...♥️
👤#سعدی
دیدگاه ها (۳)

تو آن فریاد عشقی ,که بندبند وجودم به لرزه می‌اُفتد

زندگی گر هزارباره بوَدبار دیگر تو بار دیگر تو

مات شدم از رفتنتهیچ میز شطرنجی هم در میان نبود این وسط فقط ی...

قبل از حرف زدن دو بار فکر کن حرف‌ها میتونن یه نفرو بُکشن.

پارت ۱۰ـ چند دقیقه پیش رو تخت نشونت دارد اگر میخوای بازم نشو...

قهوه تلخ پارت ۵۵ساعت یازده بود ای چویا خاستم بلند شم دل درد ...

زور و عشق پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط