تو آن فریاد عشقی که بندبند وجودم به لرزه میافتد

تو آن فریاد عشقی ,که بندبند وجودم به لرزه می‌اُفتد
دیدگاه ها (۰)

زندگی گر هزارباره بوَدبار دیگر تو بار دیگر تو

حس قشنگیه یکی باشه...یواشکی دوستت داشته باشهیواشکی هواتو داش...

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاقساکن شود، بدیدم و مشتاق تر شدم......

مات شدم از رفتنتهیچ میز شطرنجی هم در میان نبود این وسط فقط ی...

#بودنت ارزشمندترین دورت بگردم دردت تو بندبند وجودم عشقم خوم ...

کارتان باز به این کهنه مَثَل می افتد، گذر پوست به دباغ محل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط