مات شدم از رفتنت

مات شدم از رفتنت
هیچ میز شطرنجی هم در میان نبود
این وسط فقط یک دل بود
که دیگر نیست…
دیدگاه ها (۰)

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاقساکن شود، بدیدم و مشتاق تر شدم......

تو آن فریاد عشقی ,که بندبند وجودم به لرزه می‌اُفتد

قبل از حرف زدن دو بار فکر کن حرف‌ها میتونن یه نفرو بُکشن.

حالی واسم نمونده....

عاشقانه های شبنم

گاهی خدا آرامش را نه با برداشتن سختی‌ها،بلکه با روشن کردن دل...

یه یادآوری روزانه وسط این همه کار...:)💌💕:خدایا،در میان این ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط