دل تنگی...
میخواهم آنقدر از اینجا دور شوم
کِ دیگر دست هیچ آشنایی به من نرسد
قول میدهم دیگر با هیچ غریبه ی آشنا نشوم!
قول میدهم کِ دیگر حرف چشم های هیچکس را باور نکنم
آخر زمانه زمانه ایست کِ چشم ها هم دروغگو شده اند
اصلا میخواهم در کوچه ای زندگی کنم
کِ تمام صاحب خانه هایش مرده باشند؛)
دست کمی از مرده ندارد دل پیر شده ی من!..🤎♏
کِ دیگر دست هیچ آشنایی به من نرسد
قول میدهم دیگر با هیچ غریبه ی آشنا نشوم!
قول میدهم کِ دیگر حرف چشم های هیچکس را باور نکنم
آخر زمانه زمانه ایست کِ چشم ها هم دروغگو شده اند
اصلا میخواهم در کوچه ای زندگی کنم
کِ تمام صاحب خانه هایش مرده باشند؛)
دست کمی از مرده ندارد دل پیر شده ی من!..🤎♏
۱.۴k
۱۶ اسفند ۱۴۰۲