و من خسته است بین همه این ساعات و روزها به اوج کلمه نیاز
و من خسته است بین همه این ساعات و روزها به اوج کلمه نیاز به نابودی رسیده و بدتر از همه اینه که کاری برای من از دستم برنمیاد حتی دیگه نمیشناسمش نمیفهممش شاید فکر کنی برام مهم نیست،نه به هیچ وجه من فقط دیگه دارم نمیتونم میفهمی منظورمو؟
انگار روحم داره درد می کشه و هیچ کاری از دستم برنمیاد انگار کسی ناخن های تیز و بلندشو مثل سوهان روی سلول به سلول روحم می کشه انگار همه جهانم بهم ریخته من واقعا دارم تلاشمو می کنم ولی اون چیزی که باید. به هیچ وجه نه. من واقعا دارم خودمو میبازم به تکتک کسایی که استحقاقشو ندارن.
عمیقا دلم میخواد بشینم جلوتون و وقتی تک تکتون دارید کارمای کاراتونو پس میدید و فنا میرید ببینم.
انگار روحم داره درد می کشه و هیچ کاری از دستم برنمیاد انگار کسی ناخن های تیز و بلندشو مثل سوهان روی سلول به سلول روحم می کشه انگار همه جهانم بهم ریخته من واقعا دارم تلاشمو می کنم ولی اون چیزی که باید. به هیچ وجه نه. من واقعا دارم خودمو میبازم به تکتک کسایی که استحقاقشو ندارن.
عمیقا دلم میخواد بشینم جلوتون و وقتی تک تکتون دارید کارمای کاراتونو پس میدید و فنا میرید ببینم.
۲۰.۲k
۰۴ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.