چیزی نمانده ...
چیزی نمانده ...
چیزی نمانده ...
به آوازهای بی قرار باد و رقص دلبرانه ی برگ
به دل کندن چنار ها
از برگ های پهن پنج پری...
به هزار رنگ شدن روزگار و تجلی دوباره ی بهار
به عطر و بوی به های لب طاقچه و دانه های قرمز انار
به قدم زدن های عاشقانه و خش خش برگ
به خلق شاعرانه های قشنگ ...
چیزی نمانده است
تا ظهور عشق
تا حضور
حضـرت پـاییـز...🍁🍂
چیزی نمانده ...
به آوازهای بی قرار باد و رقص دلبرانه ی برگ
به دل کندن چنار ها
از برگ های پهن پنج پری...
به هزار رنگ شدن روزگار و تجلی دوباره ی بهار
به عطر و بوی به های لب طاقچه و دانه های قرمز انار
به قدم زدن های عاشقانه و خش خش برگ
به خلق شاعرانه های قشنگ ...
چیزی نمانده است
تا ظهور عشق
تا حضور
حضـرت پـاییـز...🍁🍂
۱۰.۵k
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.