منم حیران و سردر گم حقیقت را نفهمیدم
منم حیران و سردر گم حقیقت را نفهمیدم
زمان در رفته از دستم غنیمت را نفهمیدم
به دریا رفته میداند مصیبت های طوفان را
زطوفان زنده بر گشتم مصیبت را نفهمیدم
درختی خشک و بی روحم زمینی سرد وبی آبم
برای نیک میجنگم مزیت را نفهمیدم
خدایا شرح حکمت کن بیا با ما رفاقت کن
من آن گلبرگ مغرورم که منت را. نفهمیدم
زمان در رفته از دستم غنیمت را نفهمیدم
به دریا رفته میداند مصیبت های طوفان را
زطوفان زنده بر گشتم مصیبت را نفهمیدم
درختی خشک و بی روحم زمینی سرد وبی آبم
برای نیک میجنگم مزیت را نفهمیدم
خدایا شرح حکمت کن بیا با ما رفاقت کن
من آن گلبرگ مغرورم که منت را. نفهمیدم
- ۵۵۵
- ۲۳ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط