درد فانتومی یک اصطلاح پزشکی است یک جور درد عجیب ظاهرا

"درد فانتومی" یک اصطلاح پزشکی است؛ یک جور درد عجیب، ظاهرا توهمی و خیالی، ولی واقعی.
دستی را تصور کنید که از بازو قطع شده و درست همان بازو تا نوک انگشتان -که نیست- درد می‌کند!
دردی می‌پیچد در عضو قطع‌شده‌ی بیمار و حس می‌کند انگشتان پایی که از ران به پایین خالی‌ست درد می‌کند، که مچ دستی که نیست درد میکند، انگشت بریده، درست همان بندانگشت خالی، درد میکند.

"درد فانتومی" درد کشیدن برای خالی‌ها، نبودن‌ها و نیست‌هاست...
چه وقتها که فانتومی درد میکشیم و خبر نداریم که یک نمونه‌ی کمیاب پزشکی‌ایم!
خاطره درد میکند، نبودِ خاطره‌ساز درد میکند، یک گوشه قلبمان سوراخ‌ است و همان "خالی" درد میکند، نبض میزند، فریاد می‌کند....
قاب عکس درد می‌کند، دستِ گرمی که توی دستمان نیست درد میکند، گل خشکیده، عطر شامپوی موهایش، گرمای صدا، خنده‌ها، قربان‌صدقه‌ها، چروک چشم‌ها که بود و حالا نیست درد می‌کند...
آن که نیست، آن که رفته، آن که جایش خالی‌ست؛ همان... همان درد می‌کند...

پناه میبریم به یادگاری، به نامه‌ها، صدایی ضبط شده، فیلم تولدی قدیمی یا سنگ مزاری سرد به امید التیام، درمان، آرام گرفتن...

و بدبختی اینجاست که به کسی نمی‌توانیم بگوییم دقیقا کجایمان درد میکند! یا موضع درد را نشان بدهیم یا انگشت بگذاریم روی آن.

همه‌ی ما "درد فانتومی" را در سکوت مزمزه کرده‌ایم؛ چون به قول محمود دولت‌آبادی " درد این است که درد را نمی‌شود به کسی حالی کرد."
دیدگاه ها (۱۳)

اندوه کدام یک سنگین‌تر است؟ دوباره دیدن کسی که سالهاست برایش...

برای یک کرونای معمولی به دیدنت نیایم؟با ویروس چشم هایت که به...

از اینکه مدام می پرسید"چـرا تا دیر وقت آنلاینی؟"چه سودی می ب...

دوست داشتن واقعی، خیلی بالاتر از قربونت برم ها و برات میمیرم...

ازمایشگاه سرد

نسیمی سرد پرد هارا تکان میداد.روشنی داخل اتاق وجود نداشت بجز...

#دو_دختر_در_یک_نقاب#پارت2هواپیما درحال بلند شدن است لطفعا کم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط