گاهی وقت ها خسته می شوم، تا حدی که دیگر توان گلایه از روز
گاهی وقتها خسته میشوم، تا حدی که دیگر توان گلایه از روزگار و مشکلات را هم ندارم..
گاهی هم بخاطر فشار زیاد مشکلات، که در زندگی برایم پیش میآید، ناراحتیهایم را با خدا در میان میگذارم، بعضی از مواقع تا مرز کفر هم میرسد..
او مرا به صبر دعوت میکند..
از صبر هم گلایه میکنم..
او مرا به صبر دعوت میکند..
و من همچنان گلایه میکنم..
او بازهم مرا به صبر دعوت میکند!!..
حضورش را کنارم احساس میکنم..
سکوت میکنم..
آرامشی خاص، وجودم را فرا میگیرد..
دیگر گلایه نمیکنم..
و او را هزاران بار بخاطر وجودش در زندگیم، شکر میکنم..
و خدایم کافیست در مقابل تمام مشکلات و نداشته هایم..
و خدایم کافیست
گاهی هم بخاطر فشار زیاد مشکلات، که در زندگی برایم پیش میآید، ناراحتیهایم را با خدا در میان میگذارم، بعضی از مواقع تا مرز کفر هم میرسد..
او مرا به صبر دعوت میکند..
از صبر هم گلایه میکنم..
او مرا به صبر دعوت میکند..
و من همچنان گلایه میکنم..
او بازهم مرا به صبر دعوت میکند!!..
حضورش را کنارم احساس میکنم..
سکوت میکنم..
آرامشی خاص، وجودم را فرا میگیرد..
دیگر گلایه نمیکنم..
و او را هزاران بار بخاطر وجودش در زندگیم، شکر میکنم..
و خدایم کافیست در مقابل تمام مشکلات و نداشته هایم..
و خدایم کافیست
۱.۹k
۰۸ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.