در هیاهوی زندگی دریافتم

در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها،که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها،که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم،کسی هست که اگر بخواهد “می شود”
و اگر نخواهد “نمی شود”
دیدگاه ها (۱۰)

میــدونـ ــی چـیـه؟ چـــیز خـاصــی نــیــست فـقـط یـــکم خست...

میخوام+بدونی+که...https://wisgoon.com/bts.army.lalisa

مردم فکر می‌کنند که جفت روحیشان با آن ها تناسب کامل دارد و ا...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط