هبوط....این پاییزی لنتی
هبوط....این پاییزی لنتی
مخروطی وار میان یادمه
داشتم قدم میزدم ازین پارک جنگلی ماه دم عصر دیدی
روشن تو آسمون آبی
که گفتم بهش
تو که دست تکون میدی
به ستاره جون میدی
میشکفه گل از گل باغ
وقتی چشمات هم میاد
دو ستاره کم میاد
گفت هنوز شب نشده چشامو ببندم بخونم
گفتم باشه بابا
نخون.....
مخروطی وار میان یادمه
داشتم قدم میزدم ازین پارک جنگلی ماه دم عصر دیدی
روشن تو آسمون آبی
که گفتم بهش
تو که دست تکون میدی
به ستاره جون میدی
میشکفه گل از گل باغ
وقتی چشمات هم میاد
دو ستاره کم میاد
گفت هنوز شب نشده چشامو ببندم بخونم
گفتم باشه بابا
نخون.....
۴۰.۳k
۱۲ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.