با و ساستمدار دلم باش

بيا و سياستمدارِ دلم باش!
بيا و قانون بگذار
خنده هايم آنقدر بلند نشود
كه صدايش تا خانه ى همسايه برود
و تو دلت آشوب شود كه مبادا
كسى ردِ صدا را بگيرد و به خلوتمان برسد
و چشم ديدن ما بودنمان را نداشته باشد!
بيا و حكم كن
هر روز يادت بياندازم
كه چند سال و چند ماه و چند روز
و چند ساعت و چند ثانيه
خوشبختيم
و اگر روزى يادم نبود
مجازاتم كن
به حبس شدن در آغوشت
و تكرارِ مدامِ دوستت دارم!
بياو فاصله را ممنوعه اعلام كن
بيا و بگو
طبقِ قانونِ بيست و پنجم عشق
تو تا به هميشه
محكوم به عاشق بودنى براى من
و من در ميانِ چشمانِ ناباور همه
در دادگاهِ عشقت
تسليم شوم...
دیدگاه ها (۵)

اونی که می مونه روزی هزار بار میمیره، با هر بهانه مزخرفی، با...

برای تو می نویسم رفیق که بعد ها عاشق میشوی... همان روزهای او...

متاسفم که میگویم دیگر دوران آن ها که میگفتند:"ببین حتی اگه ق...

.گفت مجازاتش چیه این که هی میگی اشتباه کردم ببخش؟ سرد بود صد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط