برای تو می نویسم رفیق که بعد ها عاشق میشوی... همان روزهای
برای تو می نویسم رفیق که بعد ها عاشق میشوی... همان روزهای اول آشنایی که جانتان برای هم می رود...
یکدفعه تمام عاشقانه هایت را برایش خرج نکن...
صبور باش عزیز من سعی کن که همیشه تشنه نگهش داری...
دوستت دارم هایت را به مرور زمان برایش بگو...
بگذار وقتی با هم بودنتان تبدیل به علاقه شد آن وقت شروع کن و در گوشش بگو؛
با تمام دلم، میخواهمت...
محبت زیادی فراری اش میدهد ها...
برایت مینویسم که بعد ها ، رهایت کرد ،نگویی؛ نگفت...
اگر از همان روزهای اول لیوان دلش را لبریز عشق و دوستت دارم کنی با چشم های خودت میبینی که ظرف دلش تمام می شود و به تو می گوید؛
چیز جدیدی برای ارایُه نداری جز این همه توجه؟
فکر نمیکنی اینقدر گفته ای دوستت دارم که حالا همه چیز یکنواخت و تکراری شده؟
آنجاست که انگار چاقویی را داخل پهلویت میچرخانند و مثل یک عاشق زخمی از درد به خودت می پیچی...
سرنگ عشقت را کمی آرام تزریق کن جانم...
بعضی ها جنبه ندارند، خیلی زود اوردوز میکنند!
یکدفعه تمام عاشقانه هایت را برایش خرج نکن...
صبور باش عزیز من سعی کن که همیشه تشنه نگهش داری...
دوستت دارم هایت را به مرور زمان برایش بگو...
بگذار وقتی با هم بودنتان تبدیل به علاقه شد آن وقت شروع کن و در گوشش بگو؛
با تمام دلم، میخواهمت...
محبت زیادی فراری اش میدهد ها...
برایت مینویسم که بعد ها ، رهایت کرد ،نگویی؛ نگفت...
اگر از همان روزهای اول لیوان دلش را لبریز عشق و دوستت دارم کنی با چشم های خودت میبینی که ظرف دلش تمام می شود و به تو می گوید؛
چیز جدیدی برای ارایُه نداری جز این همه توجه؟
فکر نمیکنی اینقدر گفته ای دوستت دارم که حالا همه چیز یکنواخت و تکراری شده؟
آنجاست که انگار چاقویی را داخل پهلویت میچرخانند و مثل یک عاشق زخمی از درد به خودت می پیچی...
سرنگ عشقت را کمی آرام تزریق کن جانم...
بعضی ها جنبه ندارند، خیلی زود اوردوز میکنند!
۱۵.۵k
۰۷ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.