عاشقانه
آخرین شراب عشق ، برلبم نشست ومن
در خماری ام هنوز،تلخ بود و پر مِحَن
ساده می شود برید سخت می توان گذشت
پاره های پیکرم،لب گشوده ی سخن..
در خماری ام هنوز،تلخ بود و پر مِحَن
ساده می شود برید سخت می توان گذشت
پاره های پیکرم،لب گشوده ی سخن..
۱۱.۳k
۱۳ تیر ۱۴۰۲